شنبه 8 ارديبهشت 1403, Saturday 27 April 2024, مصادف با 18 شوال 1445
از پنجره همراز به نصف جهان نگاه کنید...
کد خبر: 17630
منتشر شده در چهارشنبه, 04 فروردين 1400 16:41
تعداد دیدگاه: 0
بررسی و تحلیل وضعیت کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری؛

کمتر از 90 روز دیگر به انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری ایران باقی مانده و سردی فزاینده فضای سیاسی کشور، نگرانی هایی را برای سیاسیون ایجاد کرده است.


به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز به قلم رضا صالحی پژوه، 24 سال از زمانی که برخی در جامعه این شایعه را باب کردند که "اگر به کاندیدای مورد نظر ما رای ندهید و رقیب وی راهی پاستور شود، شهرها را زنانه مردانه می کنند و پیاده رو ها را هم خط کشی!" گذشته است.

آن روزها نه تنها پدیده هجوم مردم به سوی صندوق های رای شکل گرفت، که شور و اشتیاق رای اولی ها در حمایت از یک کاندیدای خاص نیز در کشور فراگیر شد و تا سال 96 این شور و هیجان با شدت و ضعف ادامه داشت، اما این سردی و سکون در زمان باقیمانده به انتخابات پیش رو، تا حدودی نگران کننده شده و شاید عمده دلیل آن را باید در محافظه کاری کاندیداها در اعلام رسمی حضورشان برای انتخابات ریاست جمهوری دید.

با این مقدمه، هرچند نمی توان برای انتخابات سال 1400 با قطعیت حرف زد، اما حضور برخی چهره های سیاسی در این زمینه کمی از غبار پیش رو را فرونشانده و می توان گمانه زنی هایی را در این زمینه ارائه کرد.
در این دوره نیز انتخابات بین دو جبهه بزرگ اصلاح طلبان و اصولگرایان خواهد بود، با این توضیح که در این دوره انتخابات باید شاهد چهره های شناخته شده و همچنین شناخته نشده نظامی هم باشیم.

در زیر به معرفی اجمالی کاندیداهای احتمالی هر دو جناح خواهیم پرداخت:

اصلاح طلبان
این طیف سیاسی که معولا در روزهای پایانی منتهی به انتخابات به خوبی از آرای خاکستری بهره می جستند، حالا شرایط خاصی را طی می کنند و به زعم بسیاری از بزرگان و تئوریسین های خودشان، به سبب عملکرد نه چندان شایان دولت "تدبیر" و "امید"، بیدار کردن آرای خاکستری در سال 1400 کاری سخت و دشوار است که اگر هم این آراء بیدار شوند، قطعا در سبد اصلاح طلب ها ریخته نخواهد شد، چرا که آرای خاکستری اگر ندانند از این انتخابات چه می خواهند، به خوبی می دانند در این انتخابات چه چیزی نمی خواهند و اگر هم به عرصه بیایند، بی شک به سمت رقیب اصلاح طلبان گرایش پیدا می کنند.

در اینجا به وضعیت 5 کاندیدای احتمالی اصلاح طلب ها خواهیم پرداخت:

اسحاق جهانگیری:

او اصالتا از استان کرمان و شهرستان جیرفت است و متولد سال 1336.

دارای مدرک دکتری مدیریت صنعتی است و اکنون مسئولیت معاون اولی رئیس جمهور را برعهده دارد، اما در دولت سازندگی استاندار اصفهان بود و در دولت اصلاحات نیز به سفارش مرحوم هاشمی رفسنجانی، به وزارت معادن و فلزات و صنایع و معادن نیز رسید. او دو دوره در دوره های دوم و سم نیز نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی بود.

در پرونده اسحاق جهانگیری دو نقطه گنگ و مبهم وجود دارد که می تواند برای ادامه راه وی برای رسیدن به پاستور مانع تراشی کند. اول پرونده برادر وی و ارتباط او با یکی دو بانک خصوصی و دوم نیز عدم نظارت بر توزیع اقلام اساسی مردم که این روزها شاهد صفوف طولانی مرغ، گوشت، روغن و ... هستیم.

احتمال تائید صلاحیت وی از سوی شورای نگهبان وجود دارد، چرا که در دوره قبلی نیز وی توانست تائید شورای نگهبان را گرفته و در روزهای منتهی به انتخابات، به نفع حسن روحانی انصراف دهد.

محمد جواد ظریف:

او را مرد همیشه خندان دولت نیز نام نهاده اند، دیپلماتی که سال 1338 در تهران به دنیا آمد و دارای مدرک دکتری حقوق بین الملل از دانشگاه دنور است. او اکنون وزیر امور خارجه ایران بوده، ولی پیش از این نیز در مسئولیت هایی چون معاونت امور حقوقی و بین الملل وزارت امور خارجه، نماینده ایران در سازمان ملل و ... انجام وظیفه کرده است. بعد از امضا شدن برجام، برخی تلاش کردند تا ظریف را در حد امیرکبیر ایران معرفی کنند، ولی وضعیت اقتصادی ایران خیلی زود این رویا را برای دیپلمات همیشه خندان به یک آرزو تبدیل کرد. البته اگر محمد جواد ظریف بتواند از فیلتر شورای نگهبان عبور کند، بعید نیست که به عنوان کاندیدای پوششی وارد عمل شود و در روزهای پایانی انتخابات به نفع یکی از چهره های شاخص اصلاحات کنار بکشد. او در اظهار نظری گفته بود "برای ریاست جمهوری زائیده نشده و همانقدر که دیپلمات بودن را بلد است، رئیس جمهور بودن را بلد نیست."

محمدرضا عارف:

مهندسی یزدی الاصل که اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده و پیش از این نیز نه تنها یکی از نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی بود، که کاندیدای نشستن روی صندلی ریاست مجلس نیز بود. وی که متولد سال 1330 است، مدرک دکتری برق خود را از دانشگاه استنفورد اخذ کرد.

او پیش از این اولین رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، وزیر پست و تلگراف و تلفن و معاون اول رئیس جمهور در دوره اصلاحات نیز بود. او نیز بعید به نظر می رسد مشکل تائید صلاحیت داشته باشد، چرا که سال 92 توانست از فیلتر این شورا عبور کند، اما آن سال نیز عارف به نفع حسن روحانی از کارزار انتخابات کنارکشید.

علی مطهری:

متولد 1336 تهران است و فرزند فیلسوف بزرگ و معلم انسان ساز، شهید مرتضی مطهری. دکتری فلسفه از دانشگاه تهران دارد و مسئولیت نشر و نظارت بر نشریات شهید مطهری را بر عهده گرفته است. سه دوره نیز در دوره های هشتم، نهم و دهم نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی بود. ادعای ورود وی به کارزار ریاست جمهوری، در صورت عدم تائید صلاحیت که احتمال آن نیز وجود دارد، می تواند بالا بردن هزینه رد صلاحیت کاندیداها توسط شورای نگهبان را به دنبال داشته باشد.

سورنا ستاری:

او نیز فرزند شهید ستاری است، متولد سال 1351 تهران و دارای مدرک دکترای مکانیک از دانشگاه شریف. او اکنون معاون علمی و فن آوری رئیس جمهور بوده و پیش از این نیز مسئولیت پژوهشکده وزارت نفت و مدیرعاملی سازمان بهسازی مصرف سوخت را بر عهده داشته است. سورنا ستاری هرچند معاون دولت یازدهم و دوازدهم بوده، اما خیلی خودش را درگیر مسائل سیاسی نکرد و بیشتر از آنچه چهره ای سیاسی از خود به جامعه معرفی کند، چهره ای علمی معرفی کرده است.

در این جناح می توان به احتمال کاندیداتوری جواد آذری جهرمی، مصطفی کواکبیان نیز اشاره کرد.

انتخابات رئیس جمهور

 

اصولگرایان

اما از سویی اصولگرایان در این انتخابات هرچند به نظر می رسد اقبال بیشتری نسبت به اصلاح طلب ها داشته باشند، ولی آن ها نیز در فضای غبارآلودی در حال حرکت هستند که نتیجه آن در صورت نرسیدن به یک کاندیدای واحد، چیزی غیر از فرصت سوزی نخواهد بود. اقدامی که چندین بار در دوره های قبل نیز به عناوین مختلف تکرار شده و این طیف سیاسی نشان داد خیلی تمایلی به معرفی یک کاندیدای واحد ندارد. شاخص ترین کاندیداهای این طیف سیاسی را می توان اینچنین بررسی کرد:

محمود احمدی نژاد:

احمدی نژاد از آن چهره هایی است که به هیچ وجه به اصلاح طلبان نمی چسبد، اصولگرایان هم زیر بار او نمی روند و او را خودی نمی دانند. رئیس جمهوری که سال 1335 در آرادان گرمسار به دنیا آمد، به خانه نشینی 14 روزه در دوره ریاست جمهوری اش معروف است، او دکترای برنامه ریزی حمل و نقل و ترافیک دارد و اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، ولی تا زمانی که مرحوم هاشمی رفسنجانی رئیس این مجمع بود، او حضوری کمرنگ در این مجمع داشت.

احمدی نژاد فرایند مدیریت خود را از فرمانداری ماکو، استانداری اردبیل و پس از آن شهرداری تهران شروع کرد تا به ریاست قوه مجریه رسید. وی برای انتخابات سال 96 نیز مجددا ثبت نام کرد، اما نتوانست از فیلتر شورای نگهبان عبور کند که شاید این رد صلاحیت بیشتر از هر چیزی به دلیل حمایت بی چون وچرای وی از جریانی موسوم به جریان انحرافی بود. او این روزها در نظر سنجی ها مورد توجه مردم قرار گرفته و در صورت تائید صلاحیت، می تواند یک رقیب برای هر کسی که وارد این کارزار می شود تلقی گردد.

سید ابراهیم رئیسی :

روحانی میانسالی که سال 1344 در نوغان مشهد به دنیا آمد و تحصیلات خود را در حوزه علمیه دنبال کرد. وی داماد سید احمد علم الهدی، یکی از روحانیون مشهور و نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی و امام جمعه مشهد است. رئیسی اکنون مسئولیت ریاست قوه قضائیه را بر عهده دارد. وی فعالیت قضایی را از دادیاری کرج آغاز کرد و پس از آن دادستان کرج شد، سپس دادستان همدان و پس از آن به سمت دادستانی تهران منصوب گردید. رئیسی بعد از آن به عنوان رئیس سازمان بازرسی کل کشور منصوب شد و پس از آن تا معاون اولی قوه قضائیه نیز پیش رفت، اما در دوران ریاست آملی لاریجانی بر قوه قضائیه، به سمت دادستان کل کشور منصوب شد و پس از آن نیز با حکم رهبر معظم انقلاب، رئیس تولیت آستان قدس رضوی شد. رئیسی جدی ترین رقیب روحانی در سال 96 بود که از پشتوانه مردمی و پایگاه اجتماعی قوی نیز برخوردار است، هرچند برخی جریانات دانشجویی، سیاسی و عدالتخواه به تازگی طی نامه هایی جداگانه از وی خواسته اند برای ورود به کارزار ریاست جمهوری اقدام کند، اما برخی دیگر معتقد هستند با توجه به اینکه رئیسی طی مدت مسئولیت خود به عنوان رئیس قوه قضائیه خیلی خوب عمل کرده و با آن هایی که به بیت المال دست اندازی کرده اند، بدون هیچ اغماضی برخورد کرده است، وجود وی در سمت فعلی لازم است و نباید این کرسی را از دست بدهد. از این رو بعید به نظر می رسد سید ابراهیم رئیسی شخصا برای ورود به کارزار ریاست جمهوری تمایل نشان دهد، ولی به هر حال یک گزینه قوی برای این منصب حساب می شود.

سعید جلیلی:

این روزها از این مدیر اصولگرای نزدیک به پایداری کمتر از دیگر گزینه ها سخنی به میان می آید و ظاهرا طیف سیاسی که سال 92 برای نشستن وی روی صندلی ریاست جمهوری هزینه کرد، حالا به دنبال یک گزینه نظامی می گردد، اما او که متولد 1344 تهران است و دکتری علوم سیاسی دارد، اکنون با حکم رهبر انقلاب یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام می باشد و پیش از این نیز رئیس بازرسی وزارت امورخارجه، معاون اروپا و آمریکایی این وزارتخانه و دبیر شورای امنیت ملی کشور بوده است. جلیلی عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) نیز می باشد و همواره چهره ای عدالتخواه و مبارز علیه نگاه های غربگرایانه دارد، او به رغم این که از مدیران سیاسی کشور بوده، اما تاکنون در زمینه مسائل اقتصادی الگو و برنامه جامعی ارائه نکرده است و یکی از دلایل عدم اقبال عمومی به وی را می توان در این نکته دید.

علی لاریجانی:

او متولد 1336 شهر نجف است و فرزند آیت الله میرزا هاشم آملی لاریجانی، یکی از علمای ایران که خدمات زیادی به حوزه های علمیه قم و نجف داشته است. علی که یکی از پنج برادر موسوم به لاریجانی ها است، دکترای فلسفه از دانشگاه تهران دارد و دامام معلم شهید، مرتضی مطهری می باشد.

وی اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، ولی فعالیت های خود را به طور جدی از مسئولیت واحد خبر صدا و سیما در سال های ابتدایی انقلاب آغاز کرد و سپس به معاونت حقوقی وزارت پست، تلفن و تلگراف منصوب شد، پس از آن معاونت حقوقی وزارت سپاه را بر عهده گرفت و خیلی زود جانشنین رئیس ستاد مشترک سپاه پاسداران شد. علی لاریجانی بعد از آن وزیر ارشاد شد و پس از آن مسئولیت صدا وسیمای جمهوری اسلامی را بر عهده گرفت. لاریجانی سپس دبیر شورای عالی امنیت ملی و یکی از مذاکره کنندگان موضوع هسته ای ایران شد و توانست کرسی ریاست مجلس را نیز فتح کند.

علی لاریجانی که همواره به عنوان اصولگرای سنتی شناخته شده است، بعضا انتقادهایی نیز به هم طیفی های سیاسی خود داشته که نمونه بارز آن را می توان انتقاد به ضرغامی، معاون وی در دوران ریاست صدا و سیما و فردی که برخی از اصولگرایان وی را پدرخوانده جناح راست می پندارند ، دانست.

اخیرا زمزمه هایی از احتمال معرفی علی لاریجانی به عنوان کاندیدای اصلاح طلبان نیز به گوش رسید، این در حالی بود که خود لاریجانی هرگز آن را رد نکرد، اما برخی از سران جبهه اصلاحات با کاندیدای اجاره ای به شدت مخالفت کردند و گزینه لاریجانی به جای یک چهره شناخته شده اصلاح طلب را رد کردند.

علی نیکزاد:

او متولد 1344 از اردبیل است و به عنوان یکی از نامزدهای شاخص اصولگرایان در انتخابات آتی از وی نام برده می شود.

او به عنوان یکی از مدیران پرتلاش شناخته می شود و آخرین سمت سیاسی وی نماینده مردم اردبیل در مجلس یازدهم بود و در این سمت توانست به هیئت رئیسه مجلس نیز راه یابد.

او در دولت اول احمدی نژاد استاندار اردبیل بود و در دولت دوم توانست به عنوان وزیر راه و شهرسازی از مجلس رای اعتماد بگیرد.

نیکزاد سال 96 رئیس ستاد انتخاباتی سید ابراهیم رئیسی بود و او به رغم این که وزیر دولت احمدی نژاد بود، اما در اواخر دولت وی، انتقاد های تندی علیه رشد جریان انحرافی در بدنه دولت می کرد.
البته در این جناح سیاسی از کاندیداتوری افرادی چون مهرداد بذرپاش، پرویز فلاح نیز نام برده می شود.

نظامی های دولت

بعد از ورود دریادار احمد دوستی به عرصه انتخابات در دوره سوم که یک نظامی تلقی می شد، دریادار علی شمخانی، سردار محمدباقر قالیباف و سرلشگر محسن رضایی تنها نظامی هایی بودند که پا در این عرصه گذاشتند که هیچ یک موفق به فتح کرسی ریاست جمهوری نشدند.

اما سماجت محسن رضایی و در پی آن محمدباقر قالیباف این موضوع را به طور نانوشته در جامعه مطرح کرده که ایران یک دوره ریاست جمهوری به یکی از نظامیان شاخص ، علی الخصوص محسن رضایی بدهکار است.

از این رو هرچند تاکنون سردار های زیادی برای رسیدن به پاستور در انتخابات 1400 اعلام حضور کرده اند، اما شاخص ترین آن ها عبارتند از:

محمدباقر قالیباف: 

وی متولد 1340 طرقبه مشهد است و دکترای جغرافیای سیاسی دارد. او اکنون رئیس قوه مقننه است و فعالیت خود را از فرماندهی تیپ امام رضا (ع) و فرماندهی لشگر 5 نصر خراسان آغاز کرد، سپس با ابلاغ رهبر معظم انقلاب به فرماندهی ناجا منصوب شد که توانست پلیس را در کشور از نیروی عامل به نیروی جامعه محور تبدیل نماید و برای این کار برنامه ریزی منسجمی داشت.

وی پس از محمود احمدی نژاد 12 سال مسئولیت شهرداری تهران را بر عهده گرفت و انقلاب عمرانی شهر تهران را به طور عملی به نمایش در آورد.

وی اخیرا در اظهار نظری بیان داشته که تمایلی برای ورود به کارزار انتخابات ریاست جمهوری ندارد، اما برخی نزدیکان وی از تشکیل ستادهای انتخاباتی قالیباف خبر می دهند، هر چند که او هنوز از نگاه توده های جامعه در خصوص واگذاری املاک نجومی مورد اتهام است و محکومیت معاون وی در دستگاه قضایی نیز مزید بر علت شده است.

محسن رضایی میرقائد:

متولد 1333 و دکترای اقتصادکه این روزها به تئوریسین اقتصادی کشور نیز تبدیل شده است. او بیشتر از دوره ای که فرمانده سپاه پاسداران بود، به عنوان یک مدیر در سمت دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت کرد.
محسن رضایی اعتماد بدنه اصولگرایی را در کشور دارد و حفظ روحیه پاسداری وی توانسته از وی مدیری مردمی به جامعه معرفی کند. رضایی در انتخابات 88 نیز یکی از سه کاندیدای معترض به نتیجه انتخابات بود، اما به محض آنکه دید رخدادهای آن سال رنگ و بوی فتنه به خود گرفت، صف خود را از فتنه گران جدا کرد.

او همواره به سیاست های احمدی نژاد معترض بود، و بیشتر از هرچیز سیاست های اقتصادی دولت های نهم و دهم را نقد کرد، اما در این سال ها انتقاد کلاسیکی از وی نسبت به فعالیت های اقتصادی دولت دوازدهم دیده نمی شود، او معتقد است دولت اصلا استراتژی اقتصادی ندارد که بتوان آن را نقد کرد و رضایی می گوید "دولت بی هدف و بی برنامه دارد مسائل کشور، به ویژه مسائل اقتصادی را پیش می برد، از این رو نمی توان خیلی برنامه های آن را نقد کرد، بلکه فقط باید دعا کرد این بی برنامگی و بی انضباطی ها زودتر به پایان برسد."

سعید محمد:

او چهره ای تازه معرفی شده از سوی برخی اصولگرایان است که بیشتر از هرچیزی توان وی در مسائل اجرایی و عمرانی مورد نظرشان بوده است.

محمد متولد سال 1347 با مدرک مهندسی عمران است که فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء را بر عهده داشت و استعفای وی در روزهای منتهی به سال جدید، شائبه ورود وی برای ریاست جمهوری را پررنگ تر از قبل کرد. خود محمد نیز مهر تایید بر این موضوع زد.

این روزها در فضای مجازی برخی کانال های و شبکه های خبری به انتقاد از عملکرد و سوابق سعید محمد می پردازند، در مقابل آن نیز برخی شبکه های خبری و کانال های فعال در این زمینه هر انتقادی را زمینه ای برای تخریب یک نیروی انقلابی تلقی می کنند که این تقابل، خاطرات سال 84 و پیدایش احمدی نژاد را در ذهن تداعی می کند.

البته در این بخش افرادی چون سردار حسین دهقان نیز اعلام حضور کرده اند که تاکنون برنامه ای برای این منظور ارائه نکرده اند.

سال 1400 را می توان سالی برشمرد که صندلی ریاست جمهوری از هر زمان دیگری به نظامیان نزدیک تر شده است، ولی این موضوع مشروط بر این است که برنامه محوری، اقبال عمومی، سابقه، تعامل با احزاب و جناح های سیاسی و ... از سوی آن فرد نظامی مد نظر کارشناسان و مردم قرارگیرد ، هرچند که هنوز هم هیچ چیزی در این زمینه قابل پیش بینی نیست و باید نشست تا کمی غبار سیاست ورزی ها فرو بنشیند تا ببینیم کدام یک از چهره های سیاسی – نظامی کشور ماسک را برای رسیدن به پاستور از صورت کنار می زنند، ولی بی شک هر کسی بتوان فاتح این دوره انتخابات باشد، کار سختی را بر عهده دارد و باید بتواند فضای نگران کننده اقتصادی کشور را با ارائه برنامه ترمیم و فضای سیاسی را نیز مدیریت نماید.

 

تحلیل ار رضاصالحی پژوه

 

 

 

نوشتن دیدگاه