سخت است از قهرمانانی سخن به میان آورد که جانشان را کف دستشان گرفتند تا به ایرانی جان ببخشند که تیغ بیگانگان زیر گلویش بود و عمود گروهک های داخلی بر سرش. به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز ، هرچه از آن روزها بیشتر فاصله می گیریم،خطر کمرنگ شدن سال های ایثار و رشادت،شهامت و شهادت بیشتر و بیشتر می شود...
سخت است از قهرمانانی سخن به میان آورد که جانشان را کف دستشان گرفتند تا به ایرانی جان ببخشند که تیغ بیگانگان زیر گلویش بود و عمود گروهک های داخلی بر سرش.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز، هرچه از آن روزها بیشتر فاصله می گیریم،خطر کمرنگ شدن سال های ایثار و رشادت،شهامت و شهادت بیشتر و بیشتر می شود و از این رو سازمان ها و ارگان های فرهنگی زیادی در این زمینه کمر همت بسته تا بتوانند فصل خون و ایثار را در ایران زنده و جاوید نگه دارند.
ردی از خونِ بهترین مردانِ ایرانی که آسمانی شدند و اکنون "عندربهم یرزقون" اند
تا بلندای تاریخ همچنان بر آوازه نام ایران، سلطنتی از جنس عشق خواهد کرد و در این میان نهادها،سازمان ها و ارگان های زیادی متولی پاسداشت حریم این حرمت هستند، اما به نظر می رسد بعضی مواقع بعضی از سازمان ها این وظیفه خطیر را با خط کش سلیقه و نظرات شخصی می سنجند، به گونه ای که این روز ها با پیدایش قهرمانی به نام "کیمیا" در رسانه ملی ، شخصیت های اصلی حماسه و ایثار در دنیای واقعیت به فراموشی سپرده شده و اسطوره آن روزهای حماسه و خون ایران اسلامی از جهان آرا، حبیب الله سیادی ، هوشنگ صمدی، فکوری،صیاد شیرازی ، فارسی، خرازی ، ردانی پور و ... به "کیمیا" و "کیمیا" و "کیمیا" تغییر نام داده است.
دختری جوان که جان جوانی ایران را در بلور حماسه به تکثیر گذاشته است، حالا آنقدر قهرمان ملی داستان پردازی رسانه ملی شده که در خیال و اوهام این شائبه را به دنیای مخاطب ارایه داده که اگر او نبود، اکنون ایران اسلامی زیر پوتین دژخیمان بعث و ... به سختی نفس می کشید و این اسطوره سازی و قهرمان پروری تا جایی آش رسانه ملی را شور کرد که داد خانواده شهید "جهان آرا" نیز در آمد و با حالتی آشفته از این همه تحریف در برهه حساس اشغال خرمشهر توسط رژیم بعث، فغان به سر داده که این سریال تحریفی از واقعیت است و دیگر هیچ...
اما واقعیت موضوع چیست؟
واقعیت این است که ایران نوپای اسلامی با آغاز تحرکات سیاسی و نظامی عراق از جمله اخراج علمای ایرانی از خاک کشورش ، جاده سازی در آستانه مرز مشترک ایران و عراق و شیطنت های قومی قبیله ای در خوزستان و کردستان پی به توطئه ای شوم توسط رژیم بعث برد و هرچند توانست بخشی از توان و استعدادهای نظامی خود را به گونه ای بچیند که در حمله های اولیه آن کشور متخاصم کمترین آسیب را ببیند، اما از ابتدای مهرماه سال 59 تا چهارم آبان ماه همان سال، نبرد سختی میان ارتش بعث عراق و رزمندگان و نیروهای بومی ایرانی در حومه و داخل خرمشهر، رخ داد.
در این حین با وجود مقاومت ایرانی‌ها، به دلیل نرسیدن نیروی کمکی (تجهیزات، مهمات، نیروی نظامی) نیروهای مقاومت خودشان را به ساحل شرقی رسانده و پس از خارج کردن مردم، از طریق رودخانه کارون، از شهر خارج شدند.
در این نبرد که به "نبرد خرمشهر" موسوم شد ، می توان نقش رزمندگان و جان برکفان ارتش جمهوری اسلامی را دید که در اولین ساعات درگیری به صورت خودجوش با به کارگرفتن توان نظامی خود به کمک مردم منطقه شتافته و حتی در این زمینه تعداد زیادی از آنان جانشان را نیز فدا کردند.
گردان تکاوری تکاوران نیروی دریایی بوشهر در این نبرد سخت که 12 لشگر ارتش بعث در آن حضوری از بن دندان مسلح داشت، فعالیت چشمگیری از خود نشان داد و توانست با کمک داوطلبان محلی و استعداد 112کامیون، جیپ و تفنگ ۱۰۶، موشک تاو و تیربار آمریکایی، شش قبضه تفنگ ۱۰۶شش قبضه موشک‌انداز تاو ،چند قبضه خمپاره انداز ۸۱ و ۱۲۰ میلیمتری، ۵ قبضه کالیبر ۵۰ و ۲۲۰ قبضه آر پی ج ۷، سی و چهار روز مقابل 12 لشگر عراقی ، دو لشگر زرهی، پنج لشگر مکانیزه،دو لشگر پیاده ،۲۴۰۰ تانک،ده هزار سرباز،توپخانه (مستقر در ۳۵ کیلومتری شهر)،پشتیبانی هوایی (هواپیما و هلیکوپتر) بایستد و 34 روز مقاوت نماید.
حالا با این وضعیت ، در سریال "کیمیا" سازندگان این مجموعه تلویزیونی سعی بر این داشته تا بخشی از فعالیت های مردمی را در قالبی قهرمانی به نام "کیمیا" به تصویر بکشند.
قهرمانی که برادرش به اسارت رفته و پدرش هم در اثر توطئه های سلطنت طلبان مفقود شده و خبری از وی نیست.
البته هرچند نقش پدر کیمیا را حسن پورشیرازی ، به عنوان استوار ارتش بازی می کند، اما غیر از وی که بخش زیادی از جنگ را نیز در اسارت عراقی ها بود و پس از آن موفق به فرار می شود، دیگر نقش چندانی از دلیرمردان ارتش جمهوری اسلامی در نبرد خرمشهر نمی بینیم.
این موضوع در حالی اتفاق می افتد که مقام معظم رهبری بارها بر لزوم بیان حقایق صحیح و صریح سال های دفاع مقدس برای نسل های بعدی تاکید داشته و از ارگان های متولی این امر خواسته اند تا فرهنگ شهادت طلبی را برای مردم تبیین نمایند.
فرهنگی که می تواند به عنوان یک فرهنگ بلند مرتبه انسانی - اسلامی الگوی کشورهای آزادیخواه دنیا قرار بگیرد، حالا از سوی رسانه ملی ایران اسلامی دچار خط کشی سلیقه ای شده و مراتب دلخوری برخی از بزرگان و مرتبطان آن سال های حماسه و نور را فراهم آورده است.
یادداشت از رضا صالحی پژوه