شنبه 29 ارديبهشت 1403, Saturday 18 May 2024, مصادف با 10 ذی‌القعده 1445
از پنجره همراز به نصف جهان نگاه کنید...
کد خبر: 1951
منتشر شده در سه شنبه, 26 خرداد 1394 03:11
تعداد دیدگاه: 0
محقق و پژوهشگر در زمینه اطلاع رسانی مطرح کرد:

شاید تا همین دو سه سال پیش بزرگ بانویی روزانه به ما اصفهانی ها سر می زد و با بیانی قابل اعتماد و اثر گذار و با چهره ایی موقر و پر عطوفت خبر های خوش و ناخوش را نقل می کرد. بانویی که هرچند حالا با تحصیل درمقطع دکتری آینده پژوهی به فعالیت ارزیابی در سازمان صدا و سیما مشغول است، اما سالهاست به عنوان...


شاید تا همین دو سه سال پیش بزرگ بانویی روزانه به ما اصفهانی ها سر می زد و با بیانی قابل اعتماد و اثر گذار و با چهره ایی موقر و پر عطوفت خبر های خوش و ناخوش را نقل می کرد.
بانویی که هرچند حالا با تحصیل درمقطع دکتری آینده پژوهی به فعالیت ارزیابی در سازمان صدا و سیما مشغول است، اما سالهاست به عنوان یکی از مجریان و گویندگان موفق خبر تلویزیون در سراسر کشور شناخته می شود و به جرات می توان توان فنی، علمی و تخصصی وی را در ارایه اخبار به ویژه در حوادث ناگوار سال 88 اصفهان دید.
اتفاقی که 25 خرداد ماه همان سال در هجوم از پیش برنامه ریزی شده عده ای از افراد زاویه دار با نظام به بهانه اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری منجر به آتش سوزی خودرو گوینده خبر ساعت 20:45 دقیقه اصفهان شد، اما وی بدون توجه به حادثه به استودیو خبر رفت و با صلابت اخبار آن شب را گفت تا به حرفه خبری و رسالت خود وفادار بماند.
مریم ملک پور ، حالا علاوه بر این که سوابق بیش از یک دهه گویندگی خبر را در کارنامه کاری خود دارد، با تحقیقات مستمر در خصوص " آینده ارتباطات و خبر رسانی با محوریت رسانه های مجازی" محقق و پژوهشگریست که نظریه ای مبنی بر قدرت یابی رسانه ها به اندازه تقابل با حکومت ها را بیان کرده و می گوید در دنیای مدرن دیگر فصل "مگو ها" گذشته است . " بگو " ولی چگونه گفتن را بیاموز.
در زیر گفتگوی پایگاه خبری تحلیلی همراز با ایشان را از نظر می گذرانیم

IMG 20150616 WA0001

 

 شما به عنوان یک پژوهشگر در زمینه اطلاع رسانی تا چه میزان به تغییر الگوی استفاده از ابزار ارتباطی در دنیای مدرن معتقد هستید؟
ابتدا باید بگویم مباحثی که مطرح خواهد شد صرفا آکادمیک وجهان شمول است و مختص یک کشور یا اقلیم خاص نمی باشد.
امروزه ما در دنیای شیشه ای ارتباطی نشسته ایم و تمامی شهروندان "دهکده جهانی" مورد توجه "مک لوهان"(نظریه پرداز در زمینه ارتباطات) اکنون در حال پیدا کردن نقش خود هستند،به همین سبب می بینیم که استفاده از وسایل ارتباط جمعی در عصر حاضر رشد قابل توجهی یافته است.
حال باید به این نکته توجه داشته باشیم که تکمیل این تحولات شگرف اطلاعاتی ناظر بر توسعه شبکه های ارتباطی است. بر اساس نظریه "آکواریوم شیشه ای" هر نوع حرکت و رفتار ساکنین دهکده جهانی از نگاه تیز بین و دقیق سایر ساکنین دور نخواهد ماند که من ماحصل این نوع همزیستی ارتباطی قرن 21 را " آکواریوم جهانی " می نامم.
یعنی شما معتقد هستید که در آینده مرزهای جغرافیایی تاثیر چندانی در حکومت داری سیاسی ندارند؟

باید به نوعی گفت که جهان گرایی ارتباطی موجبات شکنندگی مرزهای ملی را سبب شده است. در فرآیند شتابناک ( شتابنده نمی گویم زیرا حرکت شتابان ارتباطات ضمن ارزشمندی به نوعی ترسناک و خطرناک نیز شده است) تکنولوژی نوین اطلاعاتی و جهانی شدن ارتباطات شاهد جهش کوآنتومی داده ها و اطلاعات هستیم، لذا دیگر
power- money – information
که به ترتیب روزگاری ابزار برتری و رجحان ملل و حاکمیت ها بر یکدیگر بود رنگ باخته و اکنون wisdom که همانا خردورزیست ابزاری برای پردازش، هدایت و مدیریت داده ها در " آکوریوم جهانیست" چرا که ساکنین این عصر پا به پای حدوث هر گونه تحولی در هر کجای عالم پیش می روند و بدین طریق هر گونه کناکنش سیاسی، دینی، اجتماعی، اقتصادی و ... که منبعث از تولیدات رسانه و ارتباطات نوین باشد می تواند چالش های ناشناخته ایی را در درون محدوده جغرافیایی کشورها بدون کنترل و خواست حکومت ها سبب شود.
اگر امکان دارد در مورد خردورزی اطلاعاتی کمی بیشتر توضیح دهید

ببینید ، منظوراز خردورزی اطلاعاتی این است که در دنیای کنونی که شاخصه آن توسعه ابزارهای ارتباطی نوین است، دیگر قواعد در مرزبندی های جغرافیایی شکسته شده و باید مشخص کنیم برای کسب قدرت ،چگونه اطلاعات را مدیریت کنیم، همین مدیریت درارتباطات شاخه ای از خردورزی تلقی می شود.
در یک مقیاس بزرگتر نیز می توان به این نکته اشاره نمود که عصر طلایی رسانه ها ،چالشی در نحوه حکومت داری قدرت های خود کامه است، یعنی به سبب فراگیر و تکنولوژیک شدن ابزار ارتباطی پیشرفته به حدی از بلوغ اجتماعی دست می یابیم که مردم از این طریق دموکراسی خواهی می کنند.
با این وضعیت تاکید من در بیان این موضوع این است که با پیدایش رسانه ها و کانال های ارتباطی جدید، یک رقیب کاملا جدی و فرامرزی در قلب و نهاد هر قدرت ایجاد شده که خودکامگی هر چه بیشتر این قدرت ها، شکست احتمالی آنها در تقابل با رسانه را قریب الوقوع تر می سازد.
پس با این تعریف باید بگوییم رسانه ها رقبای حاکمان شده اند؟

دقیقا همین طور است، دیگر رسانه ها ابزار دست حاکمان نیستند و ،بلکه رقبای سر سخت قدرت ها خواهند بود و این زیر ذره بین بودن حاکمان توسط رسانه ها باعث می شود تا در نوع حکومت داری آنان نیز تغییراتی حاصل شود.

رسانه ها تا چه اندازه می توانند در تغییر فرهنگ اجتماعی مردم موثر باشند؟

با توسعه ارتباطی به وسیله ابزار و وسایل ارتباط جمعی مرزهای جغرافیایی از بین رفته و همین امر باعث کم رنگ تر شدن هویت ملل، ماندگاری آداب و رسوم در یک پهنه جغرافیایی و امثالهم شده، در عوض افزایش ارتباطی و اختلاط فرهنگی بیشتر هویداست، پس باید در نظر داشت که نمی توان جلوی ورود فرهنگ های دیگر ملل به کشور را گرفت، اما می توان با مدیریت صحیح از آسیب پذیری و اثر گذاری آنها جلوگیری نمود.
البته از سوی دیگر این نکته نیز قابل اهمیت است که اگر از ابزار ارتباطی به درستی استفاده کنیم به نوعی می توانیم این فرهنگ غنی را که داریم به دیگر کشورها هم صادر کنیم.

 با این حساب پس نمی توان جلوی رسانه را سد کرد؟

ببینید سد کردن با مدیریت کردن دو مقوله کاملا جدا گانه است. سد ایجاد کردن در برابر رسانه ها امروزه یک امر ناممکن می باشد، آنچه مهم است ایجاد دموکراسی در رسانه است ،چرا که رگ حیات رسانه جریان آزاد اطلاعات است ، از سوی دیگر سرشت رسانه دموکراسی خواهی است، پس باید "مدیریت اقتضایی" خبر صورت بگیرد. دیگر زمان تنظیم اهداف کوتاه و بلند مدت و اجرایی کردن گام به گام آن در راه رسیدن به چشم انداز نه در بخش رسانه که حتی در بنگاه های اقتصادی هم به پایان رسیده. نمی گویم چشم انداز و برنامه نداشته باشیم. معتقدم ضمن تنظیم این برنامه ها هرلحظه باید مترصد مدیریت یک بحران یا پدیده ایی نوظهور در رسانه باشیم. و زین سبب " مدیریت اقتضایی" بهترین شیوه مدیریت و گذر ازعصر ارتباطات به عصر نوارتباطات است.
اطلاعات حق مردم آزادیخواه است و این مهم یقینا وظیفه و رسالت هر حاکمیت آزادی دهی خواهد بود. به تعبیری می توان گفت جریان آزاد اطلاعات و اخبار نبض دموکراسی است.
همچنین باید توجه داشت که در دنیای امروز دیگر چیزی به اسم مگو نداریم، بلکه باید بگوییم اما بدانیم که چگونه بگوییم.
امرز حدود 30 سال از حضور تلویزیون های ماهواره ای در دنیا می گذرد پدیده ایی که می توان گفت خطرناک ترین و موثرترین وسیله اختراع شده دوران معاصر است که باید در شیوه استفاده از این وسیله ارتباطی مخاطب سنجی ، مخاطب شناسی و مخاطب پسندی در بعد فراملی مد نظر قرار گیرد.
دیگر رسانه ها نباید نگاه سطحی به مخاطبان داشته باشند و باید نیاز مخاطبانشان را در فراسوی مرزهای جغرافیایی هم پاسخ دهند.

با این حساب شما چه آینده ای را برای فضای مجازی و شبکه های اجتماعی پیش بینی می کنید؟
فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به طرز شگرف و جهش آسایی ارتباطات را توسعه داده و بطور زاید الوصفی به مثابه یک چالشگر، محدودیت و تنگناهای فضای سنتی و کلاسیک رسانه ایی را هدف قرار داده اند. نمونه بارز آن هم تحولات جاری دنیای عرب و خیزش های اسلامی از جمله کشور تونس را می توانیم نام ببریم که به سرعت غیر قابل وصفی سایر کشورهای منطقه رو هم هدف گرفت و متوجه این موضوع شدیم که کشورهای انقلابی و خودکامه بیش از هرحکومتی در معرض تند باد مهاجم رسانه ای قرار دارند و البته این خاص کشورهای انقلابی نیست، بلکه کشورهایی هم که می خواهند به لحاظ ایدئولوژیک و سیاسی مستقل باشند بیشتر از سایر کشورها در معرض خطر تهاجم رسانه ای قرار می گیرند لذا ضرورت توجه خاص در بحث رسانه چه از حیث تجهیزات و چه نیروی انسانی خبره و حرفه ایی و منطبق بر ضوابط و نه روابط در کشورهای فوق که آماج حملات و هجمه های ابر قدرت های رسانه ایی قرار می گیرند بر کسی پوشیده نیست.
پس شبکه اجتماعی و فضاهای مجازی به عنوان یک امکان پرنفوذ ارتباطی در برابر ابزارها و دیدگاه های سنتی رسانه ایی قد علم کرده و هر ملت و حاکمیتی نسبت به آن بی تفاوت باشد یا با آن مقابله کند بیشتر در معرض اثرات سو آن قرار می گیرد. باید با این ابزار رفاقت کرد و از آن به نحو احسن استفاده بهینه نمود..
در تحقیقات آینده پژوهانه معتقدم "به هر نفر یک رسانه " خواهیم رسید و در این ازدحام رسانه ایی هر کس بتواند واقع گرایانه، هوشمندانه و علمی عمل کند فاتح میدان رسانه خواهد بود.

IMG 20150616 WA0001پس شما معتقدید در آینده دیگر جنگ سخت نخواهیم داشت، تماما جنگ نرم بوده و به نوعی جنگ رسانه در برابر رسانه؟

این گفته من تنها نیست. منتها برای بیان مقصودم از گفته "تافلر" کمک می گیرم که می گوید: بی سواد قرن 21 کسی نیست که خواندن و نوشتن نمی داند، کسی است که بد می نویسد، بد می خواند و بد می فهمد و این بدان معناست که رسانه باید به نوعی بهترین فهم را برای مردم ایجاد نماید تا در این نبرد نرم، هم خود و هم مخاطبینش پیروز میدان باشند.
ما باید در جنگ نرم رسانه ایی عصر حاضر "ژنرال های رسانه ای" برای طراحی زیر ساخت ها و" ستاره های خبری" برای حضور در خط مقدم رسانه تربیت کنیم تا با استفاده صحیح از تاکتیک ها و تکنیک های خبری فاتحان جنگ نرم باشیم که متاسفانه این مهم مغفول سیاستگزاران و کارکنان رسانه ملی ماست.
در بخش مطبوعات نیز باید کارکرد روزنامه عوض شود. "روزنامه نگاری پژوهشی" به صورت جدی رواج یابد و روزنامه ها بیشتر به سمت تحلیل های اثر گذار پیش روند تا نقل خبرها. چرا که با گسترش اینترنت و ظهور خبرگزاری ها، جایگاه روزنامه ها در ارایه اخبار رو به اضمحلال است مگر با تعریف رویکرد جدید برای آنها .

 

malekmiss

شما خودتان به عنوان یک گوینده خبر چقدر برای به روز بودن تلاش کردید؟
من با توجه به اینکه کاملا اتفاقی و البته بر اساس آزمون و ضوابط به سازمان راه پیدا کردم و هیچ آموزشی هم به بنده داده نشد. پس از مدتی با اینکه لیسانسم زیست شناسی بود، ژورنالیسم سیاسی را در خارج از کشور آموختم و پس از اخذ کارشناسی ارشد در رشته MBA با سهمیه استعدادهای درخشان مقطع دکترا را در رشته آینده پژوهی آغاز کردم و محور آینده پژوهی خودم را هم خبر و اطلاع رسانی قرار دادم. البته در خلال 15 سال حضورم در سازمان مطالعات و تحقیق و پژوهش در این زمینه را رها نکردم و حتی در زمینه شغلی خودم با کسب علوم آکادمیک و تجربی این رشته به تدریس فن بیان، مهارت های ارتباطی و گویندگی پرداختم.

یعنی می خواهید بگویید زمانی که به عنوان گوینده خبر انتخاب شدید هیچ آموزشی ندیدید؟

خیر متاسفانه! هنوز هم در رشته گویندگی و اجرا در سازمان،نیروها بر اساس قابلیت های حرفه ای و ذاتی جذب نمی شوند و سازوکار جذب نیروها نیز بسیار ابتدایی است، مضاف بر این که یکی از مهمترین دلایل افول اصل مخاطب پسندی در دنیای رسانه خاصه در تلویزوین،قرار گرفتن نیروهای غیر متخصص و ناکارآزموده در مقابل دوربین است.
شما به عنوان گوینده خبر در بحران نیز شناخته می شوید ، کمی درباره علت این انتخاب توضیح می دهید؟
دلیلش لطف خداوند و انجام به وظیفه ام با حفظ آرامش در جریان آتش سوزی 25 خرداد 88 در حین اجرای خبر زنده در سازمان است که جز عمل به وظیفه چیزی نبوده و خدا را شاکرم. فکر نمی کنم بیش از این نیازی به توضیح باشد.

آیا شما تمایل به بازگشت به حرفه گویندگی خبر در تلویزیون دارید؟
زندگی مجموعه ای ازتدبیر و تقدیر است، من آنتن را باتدبیر و تامل ترک کردم،لذا نظرم به بازگشت به آنتن اصفهان نیست، مگر این که تقدیر جور دیگری رقم بخورد. والله اعلم
خب اکنون که مدیریت در سازمان تغییر کرده امیدی به توسعه و رونق خبر در استان هست؟
در این مقطع ریاست و مدیریت و معاونت مرتبط تغییر کرده است. جایگاه خبری اصفهان هم فراتر از شرایط موجود است. اصفهان فی النفسه خبرخیز است. باید برای رسیدن به شرایط مطلوب اطلاع رسانی خبری آسیب شناسی کرد و مخاطب شناسی. و شکاف موجود را از بین برد. از صمیم دل آرزو می کنم خبر اصفهان به جایگاه واقعی خودش برسد.
 در پایان شما وضعیت گویندگی خبر را در اصفهان چگونه ارزیابی می کنید؟
در یک کلام ... مطلوب نیست.
ممنون که وقتتان را در اختیار ما گذاشتید
خواهش می کنم ، همواره موفق و پیروز باشید

 

------------------------

گفت و گو از رضا صالحی پژوه

------------------------

نوشتن دیدگاه