شنبه 29 ارديبهشت 1403, Saturday 18 May 2024, مصادف با 10 ذی‌القعده 1445
از پنجره همراز به نصف جهان نگاه کنید...
کد خبر: 1485
منتشر شده در چهارشنبه, 05 تیر 1392 11:11
تعداد دیدگاه: 0

بیشتر مردم به علت ناآشنایی با شرایط مرگ مغزی و اطمینان نداشتن به برگشت ناپذیری بیمار به زندگی در مواقعی که با چنین شرایطی مواجه می شوند، در باره وضع موجود به صورت احساسی می اندیشند و قادر نخواهند بود با اتخاذ تصمیم مناسب، بیماران نیازمند به اهدای عضو را از خطر مرگ نجات دهند .

این در حالی است که اگر قدری عمیق تر در باره این موضوع فکر کنند، می توانند با اهدای اعضاء و نسوج فرد مرگ مغزی، جان چندین نفر را که به علت نقص در عملکرد اعضاء و اندام های بدنشان با مرگ دست و پنجه نرم می کنند نجات دهند و نظاره گر بازگشت مجدد این افراد به زندگی باشند. به عبارت دیگر آنها با این اقدام به جای از دست دادن عضو عزیزی از خانواده خود که دیگر شانسی برای بازگشت به زندگی ندارد، اعضای جدیدی را به عضویت خانواده خود در می آوردند و به رنج مداوم خانواده های آنها پایان می بخشند. در این زمینه با دکتر محمد سوداوی،مسئول پیوند اعضای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گفتگویی را ترتیب دادیم تا ابعاد این موضوع بیش از پیش مشخص گردد.

- آقاد دکتر موضوعی که اکنون مطرح است اینکه بسیاری از شهروندان تفاوت مرگ مغزی را با کما نمی دانند،به طور کلی این دو چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟

در اصل اغما کاهش اعمال مغز است، وقتی فردی به حالت کما می رود احتمال برگشت هوشیاری اش وجود دارد، ولی مرگ مغزی برگشت ناپذیری همه فعالیت های مغز است و همچنین شانسی برای بهبودی بعد از آن وجود ندارد، در واقع همانطور که از اسمش پیداست مرگ مغز اتفاق می افتد.در حال اغما شخص ممکن است برای مدت طولانی زنده بماند و زندگی نباتی پیدا کند ، ولی در مرگز مغزی فرد حتماً بعد از چند ساعت یا نهایتاً چند روز فوت خواهد کرد.در کما عملکرد سلول های مغز از بین رفته و می تواند موقت باشد ، چرا که ساختارش حفظ شده و ممکن است دوباره به کار بیفتد، اما در مرگ مغزی سلول های مغز تخریب و از بین می روند و در نتیجه امکان بازگشت وجود ندارد.

- تشخیص و تأیید مرگ مغزی چگونه و بر عهده چه کسانی است؟

پس از ارزیابی و تشخیص اولیه مرگ مغزی در یک بیمار پنج پزشک مجرب با تخصص های داخلی اعصاب – جراحی اعصاب – بیهوشی – داخلی و پزشکی قانونی هر یک به طور جداگانه بیمار را معاینه می کنند و در این فاصله زمانی 2 بار نوار مغزی از بیمار گرفته می شود.بیمار مرگ مغزی تنفس ندارد و بدون کمک دستگاه نمی تواند نفس بکشد، رفلکس های اعصاب هم وجود ندارد، دستگاه گیرنده امواج مغزی هیچگونه موجی را از مغز وی ثبت نکرده و خط صاف رسم می کند ، به علاوه مرگ مغزی نشانه های متعدد دیگری دارد که از طریق آنها و معاینات تکمیلی به تشخیص قطعی می رسند.مرگ مغزی معمولاً بعد از صدمه شدید به سر، خونریزی مغزی، سکته مغزی و یا نرسیدن طولانی مدت اکسیژن به مغز اتفاق می افتد.در مرگ مغزی ضربان قلب خیلی بالا یا خیلی پایین می آید، حجم ادرار قابل پیش بینی نیست، ممکن است به شدت زیاد یا از آن طرف خیلی کم شود، یعنی بدن عملکرد طبیعی ندارد، به همین خاطر بیمار مرگ مغزی دوام نمی آورد، بطور کلی کنترل بدن از بین می رود، در نتیجه بدن خود به خود شروع به فعالیت می کند و وقتی فردی همه این علائم را داشته باشد در چند روزی که قلبش به دلیل ریتم خودکار یا اثر داروها خود به خود تپش دارد، خانواده باید تصمیم بگیرند که تمایل به اهدای عضو دارند یا خیر.بیشتر بیماران مرگ مغزی حداکثر ظرف 2 هفته از بین می روند و اگر خانواده در اولین زمان های مرگ مغزی تصمیم درست را نگیرند، ممکن است دیگر زمانی برای اهدای عضو نباشد، چرا که سایر اعضاء با گذشت زمان عملکرد خود را از دست می دهند و بیمار فوت می کند.

-آیا ممکن است در برخی مواقع مرگ مغزی تشخی داده شود و این تشخیص اشتباه باشد؟

وقتی فردی به عنوان بیمار مرگ مغزی شناسایی می شود، گاه خانواده ها شک می کنند ممکن است بیمارشان مرگز مغزی نباشد و به اشتباه مرگ مغزی تشخیص داده شده باشد در حالی که در کشور ما قوانین مربوط به بیمار مرگ مغزی به اندازه ای سخت و دشوار است که حتی واحدهای فراهم آوری اعضاء نیز برای انجام مراحل اولیه پیوند با مشکلات بسیار زیادی مواجه می شوند، بیان این نکته الزامی است که حتی اگر یکی از الکترودهای متصل به مغز یا هر یک از نشانه های دیگر، کوچک ترین علامتی را ثبت کنند که نشان دهنده واکنش بدن باشد، عملیات اهدایی عضو بلافاصله متوقف خواهد شد.

- آیا همه اعضای بدن شخصی که مرگ مغزی شده قابل اهدا است؟

اگر قرار باشد عضوی اهدا شود، ابتدا عملکرد همه اعضاء از جمله قلب، کبد، کلیه ها و ... مورد ارزیابی قرار می گیرد ، یعنی همه ارگان ها بررسی می شود و اگر بطور کامل مفید باشد، سپس بقیه مراحل طی می شود.در ایران نیز مانند بسیاری از کشورها، اعضایی مانند قلب، ریه، کبد، کلیه ها، پانکراس، (لوزالمعده) روده و نسوجی مانند قرنیه، استخوان، تاندون، دریچه قلب و رگ قابلیت پیوند دارند.

آیا صرف داشتن کارت اهدای عضو برای انجام پیوند از فرد مرگ مغزی کافی است؟

طبق قانون اهدای عضو در کشور ایران که مشابه قانون اهدای عضو در بسیاری از کشورهای دنیاست حتی در صورت داشتن این کارت نیز رضایت خانواده بیمار برای اهداء ضروری است.رضایت ولی بیمار به قدری حائز اهمیت است که اعضای بدن فرد مجهوالاهدیه را نمی توان اهداء کرد.

- پس نقش کارت های اهدای عضو در این میان چیست؟

داشتن کارت پیوند تنها جنبه فرهنگ سازی دارد، فرد با داشتن این کارت تمایل خود را به اطرافیانش اعلام می کند و از طریق کارت اهدای عضو فرد علاقه اش را اعلام می کند و خانواده نیز در صورتی که او دچار مرگ مغزی شود، می کوشند خواسته عزیزشان را برآورده کند.

- دلیل اینکه خانواده ها به راحتی برای اهداء عضو عزیزشان رضایت نمی دهند چیست؟

اخلاق حکم می کند به خانواده فرد دچار مرگ مغزی امکان انتخاب گزینه پیوند داده شود، پیوند اعضاء و نسوج به فرد دیگری زندگی می بخشد یا کیفیت زندگی او را بهتر می کند، این موقعیت، فرصتی است برای خانواده دهنده تا جان فرد یا افراد دیگری را نجات بخشند و از آنجا که مدت نگهداری فرد دچار مرگ مغزی محدود است، باید در این باره هر چه سریع تر تصمیم گرفته شود.

-پس چرا در برخی مواقع خانواده ها به راحتی رضایت نمی دهند؟

مهم ترین عامل در جهت اینکه خانواده ها به راحتی رضایت نمی دهند، باورهای غلط است، یعنی اینکه اطلاع رسانی باید خوب انجام شود، فرهنگ اهداء باید در جامعه نهادینه شود، یکی دیگر از مواردی که مانع از رضایت برای اهدای عضو می شود این است که اعضای خانواده احساس می کنند جسد بد شکل می شود ،در صورتی که اینگونه نیست و یک خط عمل ظریف روی سینه و شکم بیمار می ماند که اصلاً از نظر ظاهری مشکلی ندارد.مراحل تأیید مرگ مغزی به قدری سخت و دشوار است که ما اسم آن را مراحل تکذیب مرگ مغزی گذاشته ایم و این یعنی اینکه دوست داریم گروهی بیاید و تأیید کند حرف ما اشتباه است و بگوید کوچک ترین علائمی از مرگ مغزی وجود ندارد و تا لحظه ای که مرگ مغزی تأیید نشود به هیچ عنوان حق برداشت یک سلول از بیمار وجود ندارد و از نظر قانونی باید مراحل زیادی طی شود تا اهدای عضو انجام شود.

- کشور ما از نظر آمار اهدای عضو در مقایسه با کشورهای دیگر از نظر جایگاه ؟

متأسفانه کشور ما یکی از کشورهایی است که بیشترین آمار بیمار مرگ مغزی و کمترین آمار اهدای عضو را دارد و آمار اهدای عضو در کشورها بر حسب یک میلیون نفر جمعیت است در کشور اسپانیا که از نظر تعداد پیوند در جهان پیشرو است این آمار 35 در میلیون نفر است و این در حالی است که آمار اهدای عضو در ایران تنها 9/2 نفر در میلیون نفر است که بسیار پایین تر از کشورهای دیگر دنیاست.البته این به این معنی نیست که کاری انجام نشده است اما به واقع باید اعتراف کنیم در زمینه فرهنگ سازی این موضوع کمتر کار کرده ایم.

- منحنی رشد اهدای عضو در کشور ما چگونه است؟

خوشبختانه رشد بسیار قابل توجه داشته است، زیرا کشور ما قابل مقایسه با دیگر کشورها نیست کشور ما، مادران و پدرانی دارد که در طول 8 سال دفاع مقدس با وجود داشتن خطر مرگ، فرزندان خود را با فرستادن به جبهه های حق علیه باطل فدای آسایش و آرامش مردم می کردند و امروز هم قطعاً اگر در شرایطی قرار گیرند که بدانند می توانند به بیماری کمک کنند ، دریغ نمی کنند اما این مسئله نیازمند یک فرهنگ سازی خوب و اطلاع رسانی دقیق می باشد.

-         دیدگاه شما نسبت به اهدای عضو از نظر معنوی چیست؟

در پیوند عضو ما برای افرادی کار انجام می دهیم که خیلی ناتوان هستند،یعنس اگر برایشان کاری انجام دهی می مانند و اگر انجام ندهی می میرند و این ها همه بستگی به اراده خدا دارد،ما در اصل یک واسطه بیشتر نیستیم. کار پیوند با تمامی اقدامات پزشکی متفاوت است و من فکر می کنم افرادی که در این زمینه کار می کنند نتیجه کارشان را خیلی زود می بینند.

گفتنی است تا مرداد ماه سال جاری تعداد 18 مرگ مغزی در اصفهان اتفاق افتاده که از این تعداد 27 پیوند کلیه، 13 پیوند کبد،8 پیوند قلب،3 پیوند کلیه و پانکراس،2 پیوند بافت قلب و استخوان و نسوج صورت گرفته است در حالیکه از تعداد 9 مرگ مغزی سال88تعداد 14 پیوند کلیه،6 پیوند کبد و 2 پیوند پانکراس صورت گرفته است.

 salehi pajooh 

رضا صالحی پژوه

نوشتن دیدگاه