حتما یکی از مهمترین تحولات انتخاباتی امسال، نامزدی اسحاق جهانگیری بوده است. اگر چه خبرهای زیادی درباره این نامزدی وجود داشت اما هرگز این مساله از سوی حسن روحانی و افراد نزدیک به او مورد تایید قرار نگرفته بود. طرفه آنکه حتی خود اسحاق جهانگیری و منابع نزدیک به دولت گفتهاند که حسن روحانی تا ظهر روز...
حتما یکی از مهمترین تحولات انتخاباتی امسال، نامزدی اسحاق جهانگیری بوده است. اگر چه خبرهای زیادی درباره این نامزدی وجود داشت اما هرگز این مساله از سوی حسن روحانی و افراد نزدیک به او مورد تایید قرار نگرفته بود. طرفه آنکه حتی خود اسحاق جهانگیری و منابع نزدیک به دولت گفتهاند که حسن روحانی تا ظهر روز شنبه مخالف این تصمیم بوده است. حالا هر چه هست اسحاق جهانگیری یکی از مهترین نامزدهای حاضر در انتخابات است که درباره چرایی کاندیداتوریاش حرف و حدیثهای زیادی مطرح شده است. برخی میگویند او آمده است که بماند، برخی میگویند او تعهد کتبی داده که میرود و برخی دیگر هم میگویند او اساسا ماموریت دیگری در انتخابات دارد. اما ماموریت معاون اول چیست؟
داستان آن5 نفر
گویا همه چیز از جماران شروع شده؛ از جلسات محرمانه خانه اکبر هاشمی رفسنجانی چند ماه قبل از درگذشت او.
قبلا شایعاتی مطرح بود در مورد افرادی که هاشمیرفسنجانی نظر داشته نامزد انتخابات شوند، حالا اما خبرهای رسمیتری آمده است. محمد هاشمی گفته هاشمی رفسنجانی درخواست نامزدی از 5 نفر را داشته است. او ماجرا را اینگونه روایت کرده است: «ایشان در یک جلسهای از پنج نفر نام بردند که این افراد بهعنوان نامزد در عرصه انتخابات حضور داشته باشند. یکی از این 5 نفر، من بودم. آقای ناطق نوری، دکتر عارف، آقای جهانگیری، آقای دکتر ظریف و من. البته کاندیدای پوششی به این معنا بود که یک نفر بلکه بیشتر از یک نفر در صحنه حضور داشته باشد و اگر حوادثی اتفاق افتاد این جریان اصلاحات و اعتدال بدون نامزد نباشد. حالا اینکه یک، دو یا سه نفر در صحنه در کنار هم باشند، خیلی تاکید نداشتند بلکه میگفتند که بیشتر از یک نفر و 5 اسم را هم اعلام میکردند. فکر میکنم با برخی صحبت شده بود. تنها میدانم که این 5 نفر را نام بردند. البته مطالبی هم در یک جلسه با آقای روحانی مطرح شده که ایشان هم پذیرفتهاند هرچند که آقای روحانی بعدا اظهار کردند که آیتالله مطرح کردهاند ولی ظاهرا ایشان جواب قطعی ندادهاند! از این حرفها این روزها منتشر شده است ولی در اصل موضوع و تعدادی که ایشان نام برده بودند، تردیدی نیست. توضیح دقیقترش این است که دو نقل قول در این زمینه شنیدهایم؛ قول اول این است که ایشان با اصل مساله موافق و نسبت به افرادی هم که نام برده بودند، موافق بودند اما قول دوم که بعد از ارتحال حاج آقا طی هفتههای اخیر شنیدیم این بود که ایشان گفتند حاج آقا مطرح کرده بودند ولی ظاهرا از جانب ایشان قطعی داده نشده بود.»
اما همان زمان که این خبرها در مورد جهانگیری مطرح شده بود برخی میگفتند او خود تمایل دارد نامزد انتخابات شود. همان موقع یکی از نمایندگان مجلس گفته بود: «در این روزها معاون اول رئیسجمهور (جهانگیری) به افراد مختلف مراجعه میکند و میگوید که روحانی امید ندارد و دچارتردید شده است تا به نوعی خود او بتواند وارد عرصه شود.» بعد از آن هم گفته شد که حسن روحانی در دیداری با اسحاق جهانگیری از دیدارهای انتخاباتی او گلایه کرده و گفته است که بنا دارد شخصا نامزد انتخابات باشد.
در همان زمان هم بود که هفته نامه مثلث در دو شماره پیاپی از تصمیم برای نامزدی جهانگیری خبر داده بود. در واکنش به این اخبار برخی چهرههای نزدیک به دولت احتمال این نامزدی را بسیار کم ارزیابی کرده بودند.
هفته قبل نیز مثلث در گزارشی نوشته بود: «براساس برخی خبرها گویا هرچه به انتخابات ریاستجمهوری نزدیک میشویم احتمال نامزدی اسحاق جهانگیری هم افزایش مییابد. این احتمالا یکی از مهمترین پدیدههای انتخاباتی اردیبهشت ماه خواهد بود.اسحاق جهانگیری در تمام مدتی که از دولت حسن روحانی گذشته یکی از ستونهای اجرایی کابینه بوده است. فردی که اداره دولت در موارد زیادی به کمک او انجام میشود. جهانگیری روابط بسیار خوبی با ساختارهای قدرت نیز دارد. او یک تکنوکرات است و دقیقا میداند چگونه باید مهرههای شطرنج را جابهجا کند.»
موافقان و مخالفان یک تصمیم
نظر هاشمی رفسنجانی که در میان اصلاحطلبان و حامیان دولت پیچید، واکنشهای کاملا متفاوتی هم شکل گرفت. محمد عطریانفر به هفتهنامه مثلث گفت: «مناسبتر از آقایان جهانگیری و نجفی پیدا نخواهیم کرد. این دو بزرگوار هم هر دو این صلاحیت و کفایت را دارند اما آقای جهانگیری به اعتبار اینکه در موقعیت معاون اول و در مسائل به روز هستند و فیالواقع ماموریتهای بسیار مهمیرا از طریق دولت دنبال میکنند، حتی نسبت به آقای نجفی در اولویت قرار میگیرند. بهخصوص که شخصا بنده از علاقهمندان و مدافعین دکتر نجفی هم هستم، او دچار یک بیماری قلبی است که حتی برای وزارت و معاونت ریاستجمهوری هم پزشک معالج او را از قبول مسئولیت بازداشت. از این جهت است که ما آقای جهانگیری را در این پلن B تقدم میبخشیم.» دبیرکل ندا هم به هفته نامه مثلث گفت: «همین افرادی که تاکنون مطرح شدند میتوانند کمک کنند یعنی از درون دولت کسی مثل آقای جهانگیری و از خارج از دولت آقای خرازی و آقای پزشکیان میتوانند در این عرصه ایفای نقش کنند.» غلامحسین کرباسچی هم در آخرین اظهارنظرش قبل از ثبتنامها گفته بود: «در این رابطه دو نظریه وجود دارد. عدهای معتقد هستند که وجود این فرد در زمان انتخابات لازم است و نباید یک نفره در مناظرهها حضور داشت و در مقابل عدهای هم معتقد هستند که این کار لازم نیست و احتیاجی به نامزد پوششی نیست. بهنظر من خود آقای روحانی باید تشخیص بدهد که آیا بهوجود این شخص احتیاج دارد یا خیر اگر ایشان احساس کند که لازم نیست لزومیبر این کار وجود ندارد. من تا کنون در این باره صحبتی نکردهام اما دوستان صحبتی کردند که از کموکیف آن خبر ندارم. اگر بنا بر مناظره باشد در صورت تعدد، مناظرهکنندهها میتوانند کمک کار روحانی باشند و بعضی سوالها که جناح رقیب مطرح میکنند را آنها پاسخ دهند و تمام بار کار در مناظرهها بر دوش روحانی نباشد.» این اظهارنظر غلامحسین کرباسچی در حالی بیان شده که سخنگوی حزب اعتدال و توسعه گفته بود: «قبلا هم اعلام شده که ما به کاندیدای پوششی اعتقادی نداشتیم و تا این لحظه به این نتیجه رسیدهایم که کاندیدای موازی وجود داشته باشد. روحانی به حد کافی سخنور است و میتواند دفاع لازم را انجام دهد.»اما این ایده نامزد پوششی طرفداران دیگری هم داشت. از جمله مرتضی الویری، مشاور نزدیک به هاشمی رفسنجانی در زمان حیاتش که درباره ضرورت معرفی نامزد پوششی گفته است: «به سه دلیل ما احتمال میدادیم و میدهیم که آقای روحانی را در صحنه انتخابات نداشته باشیم. اول آنکه خودش نیاید، مثلا به او گفته شود آمدنت به مصلحت نیست یا فشارها آنقدر زیاد شود که او بگوید من نیستم. کروبی میگفت فکر میکنی ما نمیدانیم خاتمی رای نمیآورد؟ ما یقین داریم. میگفت تو که روبهروی من نشستهای، اگر کسی بگوید این الویری نیست، اصغرزاده است من هم میگویم خاتمی رای میآورد. میخواست به تعبیر خودش مثال لری بزند که من شیرفهم شوم. دلیل دوم اینکه ما در مورد تصمیم شورای نگهبان نمیتوانیم برآورد روشنی داشته باشیم، وقتی چهار سال پیش میبینیم آقای هاشمی رفسنجانی ردصلاحیت میشود میتوانیم احتمال دهیم با دلایلی که اصلا برای ما روشن نیست و نخواهد شد صلاحیت آقای روحانی را هم زیر سوال ببرند. پس باتوجه به عملکرد گذشته شورای نگهبان این اتفاق محتمل است. مساله سوم این است که بنا به دلیلی که الان قابل محاسبه نیست ممکن است فضای کلی جامعه به ضرر آقای روحانی تغییر کند. ما به کرات در کشورهای جهان سوم این اتفاق را دیدیم و نه تنها در کشورهای جهان سوم، بلکه حالا آمریکا هم جلوی چشم ماست. در کشور ما هم ممکن است در آن روزهای آخر ناگهان یک شایعه معادلات را به هم بزند و آرای اقشار فرودست را به طرف خاصی متمایل کند.به این سه دلیل هست که دوستان ما به صورت جدی به فکر مطرح کردن افرادی هستند که این افراد، نه در عرض آقای روحانی، بلکه در طول ایشان مطرح میشوند. به عبارت دیگر اینها مطرح نمیشوند که با آقای روحانی رقابت کنند و آرای او را بشکنند. بلکه مطرح میشوند که اگر یکی از سه عاملی که اشاره کردم اتفاق افتاد دست ما خالی نباشد.»
با همه این حرفها اما حسن روحانی همیشه مخالف این اقدام اسحاق جهانگیری بود. عبدالله ناصری ماجرای جلسات روحانی با اصلاحطلبان در این مورد را اینگونه نقل میکند: «...از سوی دیگر برخی از بزرگان جریان اصلاحات در دیدارهای مستقیم با آقای روحانی هشدارها و نگرانیهای خود را نسبت به انتخابات ریاستجمهوری سال 96 اعلام کردهاند. بهعنوان نمونه یکی از بزرگان جریان اصلاحات به صراحت به آقای روحانی عنوان کرده که اگر همین مسیر خود را در آینده نیز ادامه بدهد، ممکن است پایگاه رای خود را از دست بدهد و سال 96 در پاستور نباشد. این چهره برجسته جریان اصلاحات همچنین به آقای روحانی ضرورت تغییر در برخی نگرشها و مدیریتهای دولت را گوشزد کرده است.» جمعبندی ناصری شاید از اخبار جلسات محرمانه اصلاحطلبان و روحانی مهمتر بود: «در این جلسه که در منزل آقای روحانی برگزار شده به آقای روحانی در این زمینه هشدارهای لازم داده شده که ایشان دارای سازمان رای مستقل نیست و نباید با طناب پوسیده برخی افراد به چاه برود. بدونشک سازمان رای آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری آینده جریان اصلاحات خواهد بود و کسی نمیتواند این مساله را کتمان کند. اگر کسی دچار توهم شده و احساس میکند آقای روحانی جدا از آرای اصلاحطلبان میتواند رئیسجمهور شود، سخت در اشتباه است و این اشتباه ممکن است به قیمت بسیار گزافی تمام شود.»
نامزدی درروز شنبه
روز آخر ثبتنام که فرارسید خبرنگاران منتظر هر سورپرایزی بودند جز آمدن جهانگیری! دقایق آخر او آمد و ثبتنام کرد. جهانگیری هنگام ثبتنام گفت: «در دورههای گذشته تصمیم گرفتم کاندیدا شوم اما منصرف شدم. این بار با اصرار اصلاحطلبان حدود ساعت ۲ عصر امروز تصمیم بنده قطعی شد... دولت یازدهم آنچه که تحویل گرفت با شرایط فعلی زمین تا آسمان است. یکی از دلایل حضورم این است که برای مردم باز کنم که اوضاع کشور چه بود و چه شد.روحانی جایگاه خودشان را در انتخابات خواهند داشت و من از برنامههای دولت دفاع میکنم. حتما از کارنامه دولت یازدهم دفاع خواهم کرد. من و آقای روحانی کنار هم و مکمل هم هستیم. ساعتها با آقای روحانی برای کاندیدا شدنم صحبت کردیم. شخصیتهای اصلاحطلب اصرار کردند.فکر نمیکنم در هیچ مقطعی بعد از انقلاب هیچ رئیسجمهور با معاون اول این رابطه نزدیک و دوستانه را داشته باشد. من خیلی متوجه نمیشوم اصلا بحث نامزد در سایه چیست، بالاخره در هر جریان سیاسی، وقتی وارد صحنه انتخابات شوند، ممکن است دو یا سه نفر وارد شوند و در نهایت یک یا دو نفر انتخاب شوند. وقتی یک جریان طیف وسیعتری باشند،ممکن است جریانهای مختلف با هم به تفاهم برسند، کما اینکه در جریان اصولگرایی فکر میکنم 10 برابر ما کاندیدا جمع شدهاند. بنابراین دلیلی ندارد که ما یکی دو نفر به صحنه بیاوریم، که چه شود؟ به هرحال ما در انتخابات باید بهگونهای متناسب با شرایط پیش رویم تا بینیم که چه میشود.»
نامزدی جهانگیری البته بلافاصله با واکنشهایی مواجه شد. عبدالواحد موسوی لاری گفت: «در اینکه جهانگیری مکمل روحانی است شکی نیست. خاستگاه هر دوی آنها یکی است و هر دو برآمده از یک طیف سیاسی اصلاحطلب اعتدالگرا هستند که در جامعه هم اکثریت را دارند. حتما دیدگاههای آنها به هم نزدیک است و حتما هم از عملکرد دولت دفاع خواهند کرد. اما اینکه جهانگیری تا آخر خط با یک اراده شخصی میماند یا بهعنوان کسی که برآمده از یک طیف است و تصمیم جمع را در نظر میگیرد، دو موضوع پیش رو است که نظر من این است که او راه دوم راترجیح خواهد داد.بالاخره او در نهایت حتما تابع جمعی هست که پشت آمدن او به انتخابات ایستادهاند. آقای جهانگیری متناسب تصمیمات جمعی تصمیم خواهد گرفت و ما هیچتردیدی در این زمینه نداریم که او مکمل حسن روحانی است.»
عبدالله ناصری هم در یادداشتی نوشت: «درواپسین ساعات ثبت نام در انتخابات ریاستجمهوری شاهد حضور اسحاق جهانگیری درستاد انتخابات وزارت کشور و ثبتنام وی در انتخابات ریاستجمهوری بودیم. پیرامون کاندیداتوری یا عدم کاندیداتوری ایشان در انتخابات دو نظر وجود داشت. دیدگاه اول به حضور کاندیدایی در سایه برای حمایت از آقای روحانی معتقد بود و دیدگاه بعدی بر عدم کاندیداتوری نامزد سایه تاکید میورزید. درنهایت، تصمیم در این باره به آقای روحانی واگذار شد که بهطور حتم ورود آقای جهانگیری به انتخابات و اعلام کاندیداتوریاش با رای و تصمیم رئیسجمهور صورت گرفت. در مرحله فعلی با هجومی که رقبای دولت به سمت کاندیداتوری در انتخابات آوردند، با ثبتنام تعدادی از اصلاحطلبان و حامیان دولت در انتخابات، اندکی از بار روانی هجمه رقیبان کم شد. اصولا اصلاحطلبان نیز در بزنگاه اصلی، تصمیمات راهبردی میگیرند.»
اما در اظهارنظری دیگر، الیاس حضرتی گفته است: «روحانی کاندیدای اول کل اردوگاه اصلاحطلبان است. آقای روحانی در جریان انتخابات از آقای جهانگیری خواهش کردند که به عرصه انتخابات وارد شود تا اگر مسائل به روال طبیعی پیش رفت، دیدگاه و نظرات خود را در انتخابات مطرح کرده و نهایتا هم این امکان وجود دارد که به نفع روحانی کنار رود. بنابراین جهانگیری قصد رقابت با روحانی را ندارد و تصمیمات اصلاحطلبان یک کاسه است. اما اگر اتفاقات در انتخابات جور دیگری رقم بخورد و مشکلی برای روحانی پیش بیاید، آقای جهانگیری در عرصه هستند و اصلاحطلبان چیزی را از دست نخواهند داد.» حضرتی در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا اینکه آقای جهانگیری برای کنارهگیری از انتخابات تعهد کتبی داده است صحت دارد یا خیر، گفت: «تعهد کتبی در کار نیست و این مساله نیاز به تعهد کتبی ندارد.»
پدیده عجیب
اما این نامزدی، منتقدانی هم داشت. مدیرعامل خبرگزاری فارس در یک مناظره در پاسخ به سوالی درباره کاندیداتوری جهانگیری بهعنوان کاندیدای پوششی رقابتهای ریاستجمهوری دوره دوازدهم گفت: «شکلگیری پدیده کاندیدای پوششی امری عجیب است چرا که این مساله با دورههای قبلی همخوانی ندارد.»
موسوی بر این باور است که حضور اسحاق جهانگیری در قامت یک کاندیدای پوششی در رقابتهای ریاستجمهوری دوره دوازدهم به عدم توانایی روحانی در اقناع مردم نسبت به عملکرد خود برمیگردد.
او با اشاره به حضور رقبای متعدد در دورههای مختلف ریاستجمهوری برای رقابت با رئیسجمهور مستقر خاطرنشان کرد: «در سال 80 ما نزدیک به 8 الی 9 نامزد برای رقابت با رئیسجمهور مستقر داشتیم و عموما در طیف مقابل رئیس دولت اصلاحات بودند و کسی بهعنوان حمایت از آقای خاتمی به صحنه نیامده بود و حضور آقای شمخانی نیز برای نقد دولت محسوب میشد. در سال 88 نیز آقای احمدینژاد یک تنه در میدان بود و سه کاندیدای دیگر رقیب واقعی وی محسوب میشدند.» موسوی میگوید که آرایش نامزدها و حضور کاندیدای پوششی در رقابتهای انتخاباتی بدین معنا است که آقای روحانی از وضعیت خود در مناظرهها مطمئن نیست و اگر با کاندیداهای مختلف مواجه شود که بنای نقد دولت وی را دارند دچار ضعف خواهد شد و کاندیدای پوششی تلاش برای رفع این نقیصه است. وی در عین حال ورود جهانگیری را ناهمخوان با سنتهای رایج دموکراسی میداند و به طرح این سوال مبنی بر اینکه آیا جهانگیری برای رقابت تمام عیار به صحنه آمده است، میپردازد. وقتی کسی برای رقابتها نامنویسی میکند به معنای این است که خود را محق میداند و انتقاداتی به وضع موجود دارد اما حضور آقای جهانگیری در این دور از انتخابات نمایشی است. یعنی فردی میخواهد به رقابتها ورود کرده و از روحانی دفاع کند.
موسوی بر این باور است که حضور آقای جهانگیری برای دفاع از روحانی برای یک رئیسجمهور خوب نیست و نشان از ضعف رئیسجمهور تلقی میشود. چرا که جهانگیری بنا دارد در مناظرات به آقای روحانی کمک کند تا وی دست برتر را داشته باشد.
مهدی محمدی، عضو شورای مرکزی جمنا هم در اظهارنظری با تاکید بر اینکه اقتصاد کشور شرایط وخیمی دارد و طوری کشور اداره شده که حتی طرفداران دولت هم نمیتوانند از آن دفاع کنند، به کاندیداتوری جهانگیری اشاره کرد و افزود: «خود آقای روحانی هم نمیتواند از کارنامهاش دفاع کند و متوجه شده است در حوزه اقتصاد و معیشت و اجرا توان لازم برای پاسخگویی ندارند و به همین دلیل دوپینگ کردهاند.» محمدی با بیان اینکه دولت قصد دارد ظرف یک ماه آینده به مردم بگوید که وضع خوبی داریم و این به شما گفته نشده است، خاطرنشان کرد: «آمار و ارقام را خاطررئیسجمهور نمیداند و قرار است آقای جهانگیری در این زمینه به او کمک کند.»
اما سایت تابناک، هم در مطلبی در این مورد نوشت: «جهانگیری از معدود اقتصاددانان فعالان سیاسی اصلاحطلب است که در طرف مقابل و در بین جناح رقیب نیز دارای مقبولیت سیاسی ـ اجتماعی است و بزرگان نیز همواره به او نظر مثبتی داشتهاند. در کنار این پیشزمینه فراحزبی، اما نام جهانگیری از اواخر بهمن ماه گذشته بهعنوان کانال ارتباطی اصلاحطلبان با مقاممعظمرهبری بیش از پیش بر سر زبانها افتاد. مرگ ناگهانی آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی، برخی از فعالان جریان اصلاحطلب را بر آن داشت تا درباره لزوم حفظ کانال ارتباطی با مقام معظم رهبری فکر کنند. همان روزها جهانگیری خود درباره چگونگی انتخابش به خبرنگاران گفت: «ما با دوستان و بزرگان اصلاحطلب مذاکرهای داشتیم. آنها تاکید کردند که این کار انجام شود. من هم با آقای رئیسجمهور مشورت کردم و نهایتا به این نتیجه رسیدم که این ملاقات انجام شود که انجام هم شد. هم درباره شرایطی که مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی داشت، صحبت شد و هم شرایط اصلاحطلبان. درباره موقعیت، جایگاه و نقش آنها در انقلاب و نظام و نیز درباره سران اصلاحطلب هم صحبت شد. نظرات مقام معظم رهبری، نظرات بسیار روشنی راجع به افراد و جریان اصلاحطلب است و استقبال خیلی خوبی شد. من به سهم خودم سعی میکنم تا آنجا که امکان دارد، در ایجاد و برقراری این کانال ارتباطی تلاش کنم. اینکه همیشه با جریان اصلاحات ارتباط داشته باشند، از تاکیدات مقام معظم رهبری بود.» باتوجه به این میزان مقبولیت جهانگیری در جناح راست است که اصلاحطلبان و اعتدالگرایان تصمیم گرفتند جهانگیری را به عنوان کاندیدای پوششی راهی میدان انتخابات کنند، زیرا هم در مسیر احراز صلاحیتش مانع جدی وجود ندارد و هم اینکه مهره مقبول دو جریان اصلی سیاسی کشور است و حاشیهسازیها برای او به حداقل ممکن خواهد رسید. در نهایت اینکه «اسحاق جهانگیری» که لباس معاون اول «حسن روحانی» را بر تن دارد، به این دلیل در آخرین دقایق مهلت نامنویسی در انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری ثبتنام کرد تا نشان دهند برنامه اصلاحطلبان برای رای، جلوگیری از تحقق هدف تکدورهای کردن دولت روحانی از سوی رقبای اصولگرایشان است. این تاکتیک جدید و نورس اصلاحطلبان، نمایانگر این است که آنها حاضر نیستند عرصه قدرتی را که چنگ زدهاند با تدابیر سیاسی رقیب به راحتی واگذار کنند و برای هر گام رقیب، برنامه و تاکتیک خاص خود را دارند.»
خبرگزاری نسیم هم در مطلبی به گمانهزنی در مورد چرایی نامزدی جهانگیری پرداخته و نوشته است: «برخی نیز بر این باورند که ثبتنام جهانگیری حاکی از آن است که دولتیها به این نتیجه رسیدهاند که در بازی تبلیغات از استراتژی پلیس خوب - پلیس بد بهره ببرند و در این بین باتوجه به آنکه جهانگیری اشراف بیشتری بر دولت کنونی و همینطور مسائل دولتهای سالهای گذشته دارد این وظیفه را بر عهده وی گذاردهاند. جهانگیری وظیفه دفاع و تخریب خشن را بر عهده گرفته و این گونه سدی محکم در برابر نقدهای مخالفان ایجاد کند تا روحانی به قول خودش نماد رئیسجمهور و اسلام رحمانی را هرچه تمامتر به نمایش گذارد و با مظلومنمایی راه خود را پیش
برد.» روزنامه جوان هم در مطلبی در این مورد نوشت: «شاید بتوان مهمترین دلیل آن را اشراف نداشتن کاندیدای اصلی دولت مستقر بر فضای عمومی کشور دانست. پیچیده و تخصصی شدن سوالات در مناظرات اشراف بر جزئیات را لازم دارد و روحانی بارها ضعف در این اشراف را لو داده است. از سوی دیگر فرمان حوزه اقتصادی کشور و همچنین اطلاعات مربوط به دولت پیش و همچنین اشراف بر اقتصاد مقاومتی در حیطه اطلاعات جهانگیری محسوب میشود و او آمده تا کمککننده و پاسخگوی عملکرد چهارساله دولت باشد.
زد و خوردی را که به بالا و پایین رفتن رای دولت کمک میکند، او انجام دهد و نفر اصلی در هالهای از آرامش مسیر را به سلامت طی کند. اما چون پوششی بودن رسما اعلام شد، طبیعتا سبد رای مستقل برای هاشمی و جهانگیری شکل نمیگیرد که بعدا بخواهند تحویل روحانی نمایند و از صحنه خارج شوند. از سوی دیگر آگاهی بینندگان مناظرات از پوششی بودن کاندیداها، تصنعی بودن رفتار انتخاباتی آنان را به ذهن متبادر میکند و غیرجدی بودن تلاشها و دفاعیات مناظره را به یک تئاتر تبدیل خواهد کرد.» روزنامه کیهان هم در مطلبی در این مورد نوشت: «اگر دلیل آمدن آقای جهانگیری و ثبتنام ایشان امر دیگری باشد یعنی اینکه ایشان نیز به آقای روحانی و عملکرد ایشان انتقاداتی دارد و خود را شایستهتر از ایشان برای اداره و ریاست دولت آینده میداند، سخن گفتن از نامزد مکمل و امثالهم فریب افکار عمومی و دورویی انتخاباتی است و بهتر است ایشان نیز بهصورت شفاف، دلایل خود برای ورود به این عرصه و انتقاداتی که به عملکرد آقای روحانی دارد مطرح نماید تا مردم بتوانند تصمیم شایسته بگیرند و البته در این صورت نیز سوالات متعددی در خصوص نوع تعامل ایشان با آقای روحانی در دولت کنونی مطرح خواهد شد. سوالات و مطالبی که در گذشته، مطرحشدن بخشی از آنها در رسانهها، با تکذیب دولت محترم مواجه شده بود و در هر دو صورت به نظر میرسد پاسخ قانعکننده برای افکار عمومی وجود نخواهد داشت.» بهنظر میرسد اسحاق جهانگیری برای تحریک آرای اصلاحطلبان و انتقال آنها به حسن روحانی نامزد شده است.
منبع: مثلث