پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403, Thursday 25 April 2024, مصادف با 16 شوال 1445
از پنجره همراز به نصف جهان نگاه کنید...
کد خبر: 17476
منتشر شده در شنبه, 23 اسفند 1399 08:34
تعداد دیدگاه: 0

اصفهان همواره در انتخابات گذشته کشور اثرگذار بوده و یکی از شاخص های کمی و حتی کیفی انتخابات کشور، نوع برخورد اصفهانی ها در این فرایند کاملا دموکراتیک است.


به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز، شاید وقتی روزهای پایانی سال 98 نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی در شهر اصفهان مشخص شد، کمتر کسی منکر نقش علمایی بود که از حیثیت و آبروی خود مایه گذاشتند تا اصفهان با نمایندگانی انقلابی، از حقوق مردم دفاع کنند.

اتفاقی که البته انتقاد هایی را نیز به دنبال داشت و می توان گفت خشت کجی را بنا نهاد که ادامه این مسیر می تواند باعث یاس و دلسردی نیروهای انقلابی و از ریل خارج شدن قطار پر شور و شعف انتخابات از مسیر اصلی خود شود.

چرا که روال انتخابات سیاسی و یا شوراهای شهر و روستاها که از حساسیت کمتری در حوزه سیاست برخوردار است و هدف اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد، باید روالی کاملا مردمی و عادی داشته باشد که در غیر اینصورت باعث عدم ورود فعالان سیاسی – اجتماعی به جمع انتخابات شوندگان و کم رنگی مردم در جمع انتخاب کنندگان در میان مدت می شود.

از این رو بد نیست با نیم نگاهی به اردوگاه جناح اصولگرایان تحت عنوان راست و اصلاح طلب ها با اصطلاح از پیش بیان شده چپ، به این فرایند بپردازیم.

اصلاح طلب ها که به یکباره انتخابات مجلس شورای اسلامی را واگذار کرده دیدند، بر آن شدند تا این شکست سیاسی را بیشتر از آنچه که عملکرد خودشان در آن موثر بود، به پای ورود علما و بزرگانی بنویسند که پای لیست واحدی را تحت عنوان لیست واحد اصولگرایان امضاء کرده بودند، در این صورت طبیعی بود که عملکرد نمایندگان این جناح و اطرافیان آن ها و همچنین دولتی حامی آن ها به بوته نقد کشیده نشود. از سویی برخی از جوانان انقلابی نیز با دلخوری از این روند، ضمن اقبال بالای عمومی به آنها، پشت درب لیست هایی که شیوه انتخاب اعضای آن نیز حرف و حدیث های بسیاری به دنبال داشت ماندند و ضمن یک سرمایه سوزی بزرگ، در این دوره از انتخابات مجلس در بین جوانان و اتفاقا مجربین اصولگرایی افرادی بودند که هرچند موفق به راهیابی به لیست منتخب نشدند، ولی توانایی به مراتب بیشتری نسبت به برخی از اعضای کنونی داشتند و با توجه به تجربیات مفیدی که در حوزه تقنینی و اجرایی کسب کرده بودند، می توانستند برای اصفهان مفید به فایده تر از شرایط کنونی عمل کنند.

لذا از این جهت به نظر می رسد علمایی که در انتخابات سال 98 خود را برای لیست مجمع نیروهای انقلاب هزینه کردند، در انتخابات آتی خیلی تمایلی برای این کار نداشته باشند که به برخی دلایل این موضوع در زیر اشاره خواهد شد.

• انتخابات مجلس و شوراهای شهر به لحاظ ماهوی تفاوت زیادی با هم دارند و با توجه به ساختار غالبا سیاسی مجلس شورای اسلامی و ساختار غالبا اجتماعی و خدماتی شوراهای شهر و شهرداری ها، ورود علما به سبک و سیاق سابق می تواند باعث ایجاد شائبه سیاسی کاری در روند انتخابات یکی از غیرسیاسی ترین نهادهای دموکراتیک شهری شود. این موضوع با توجه به گستردگی داوطلبین برای شرکت در انتخابات شوراهای شهر و نزدیک بودن این فرایند به لایه های مختلف اجتماعی نه تنها اثرات مخرب بر وجهه روحانیت می گذارد، که می تواند برای شخص علمایی که به این مسئله ورود می کنند، با توجه به شاخص عمی آن ها، باعث کدورت خاطر از آنان شود و این به هیچ عنوان به صلاح پشتوانه علمی – مذهبی اصفهان نیست.

• مقام معظم رهبری همواره در سخن و عمل بر جوانگرایی تاکید موکد داشته و شاخص ترین این تاکیدات را می توان در بیانیه گام دوم انقلاب دید، لذا از آنجا که هرچند تلاش شد در لیستی که از این مجرا از شهرستان اصفهان به مجلس شورای اسلامی راه یافت، به مقوله جوانگرایی توجه شود، ولی بر اساس شنیده ها و شواهد لیستی که برای شورای اسلامی شهر اصفهان از سوی افراد وابسته به مجمع نیروهای انقلاب (اصولگرایان) در حال تنظیم است کمتر از عنصر جوانی بهره می جوید، لذا ورود علمایی که عنوان شورای عالی این مجمع را پاسداری می کنند، خیلی به صلاح شانیت آن ها نیست، چرا که این افراد که از علمای خوشنام اصفهان و حتی کشور هستند، می توانند در فضایی دیگر و به شیوه ای دیگر به صورت ارشادی برای مدیران و مسئولان اصفهان راه کار و استراتژی مشخص کنند.

• روال انتخاب شورای مرکزی شورای هماهنگی نیروهای انقلاب به نوعی باعث سرخوردگی و دلخوری برخی نیروهای انقلابی شد و این موضوع می تواند به رده های بالای این مجمع نیز سرایت کند که به هیچ عنوان به صلاح اصفهان نیست و نخواهد بود، البته هرچند تاکنون این اتفاق به نوعی نمود عینی پیدا کرده و دود سفیدی که از گوشه وکنار شهر تحت عنوان جمعیت ها، قرارگاه ها و ائتلاف های غیر متحد دیده می شود، مبین این موضوع است، ولی بی شک خارج کردن شورای اسلامی شهر از چنبره سیاست زدگان و سپردن آن به دست خادمان مردم و فعالان اجتماعی از هر دو جناح سیاسی و یا حتی مستقلین اصلح به منظور ارائه خدمات بهتر به شهروندان فرایندی مردم محور بوده که هرچند باید زیر نظر معتمدین صورت پذیرد، ولی نقش معتمدین باید در این زمینه یک نقش منطقی باشد تا بتوان حضوری پرشور از سوی مردم و انتخابی موثر و مفید از سوی آنان و استفاده همه جانبه از پتانسیل نخبگی در اداره شهر اصفهان را شاهد باشیم.

از این رو هرچند که برخی فعالان جناح چپ نیز از این روند احساس خطر کرده و به بزرگان ومسئولان کشوری مرقومه هایی را نیز ارسال کرده اند، اما بعید به نظر می رسد در این انتخابات آن گونه که در انتخابات مجلس شورای اسلامی شاهد و ناظر ورود برخی علما و بزرگان در این فرایند بودیم را دوباره مشاهده کنیم.

یادداشت از پارسا فرزین

نوشتن دیدگاه