شنبه 1 ارديبهشت 1403, Saturday 20 April 2024, مصادف با 11 شوال 1445
از پنجره همراز به نصف جهان نگاه کنید...
کد خبر: 17645
منتشر شده در پنج شنبه, 05 فروردين 1400 12:22
تعداد دیدگاه: 0
آیا انقلاب عمرانی در طراز نصف جهان انجام گرفت؟

سخت است اصفهان را نصف جهان خواندن در شرایطی که این کلانشهر به طور حیرت آوری در حصار شعارزدگی محصور شده و بیرون کشیدن آن از دل این شعارزدگی نه تنها به پروژه های عمرانی – فرهنگی که به ابرپروژه های ساختاری نیاز دارد.


به گزارش پایگاه خبری تحلیلی همراز به قلم پارسا فرزین، اصفهان همواره شهری پویا و زنده در بین شهرهای بزرگ دنیا شناخته شده و همیشه برای آن هایی که بعد از حداقل یکسال به این شهر سفر کرده اند، رفتارهای تعجب برانگیزی داشته و پروژه های کوچک و بزرگ شهری زیادی در دل این کلانشهر به اجرا در آمده است.

اما همین شهر زنده و پویا در رسیدن به یک انقلاب عمرانی همواره درگیر شعارهای مدیریتی و عدد و ارقامی بوده که هرچند نمی توان آن ها را ساختگی پنداشت، بلکه در خوشبینانه ترین حالت باید آن ها را در زمره اعدادی دید که مدیران دوست دارند در بین دسته های زیاد اعدا و ارقام نه چندان قابل دفاع، آن دسته از ارقام را بزرگ کنند تا مُهر تاییدی باشد پای عملکردی که همواره نسبت به بزرگی نام این کلانشهر، مورد نقد ، بحث و گلایه بوده و خواهد بود.

از این رو اکنون که کمتر از 90 روز دیگر تا برگزاری انتخابات 1400 و شناختن 13 عضو اصلی شورای اسلامی شهر اصفهان که شاید بتوان مهمترین و اثرگذار ترین اقدام آن ها را انتخاب شهردار و تصویب لایحه بودجه شهر دانست، مانده است، بد نیست توسعه این کلانشهر را از سه منظر عمرانی ، فرهنگی و الکترونیکی مورد بررسی قرار داد.

اصفهان و انقلاب عمرانی:

این واژه ای است که همواره مورد تاکید مدیران شهری ادوار گذشته بوده و اکنون نیز هم از این واژه به دفعات یاد شده، بدون آن که معیار و پارامتر مشخصی برای اینگونه انقلاب ها در نظر گرفته شود. این شعار را می توان در دهه های اخیر بزرگترین شعارزدگی برای اصفهان دانست که وقتی پای بررسی اعداد و ارقام و تطابق آن با استانداردها و تناسب ان با امکانات و پراکندگی جمعیت به میان می آید، شاهد اختلاف نظرهای زیاد کارشناسان و مدیران در این بخش خواهیم بود.

به طور مثال سید مرتضی سقائیان نژاد، شهردار اسبق اصفهان معتقد بود در دوره 12 ساله مدیریت وی انقلاب بزرگی در پروژه های عمرانی به راه افتاد و سرعتی دوچندان به خود گرفت و پل ها و خیابان ها، زیر گذر ها و پروژه های عمرانی که عمده آن را باید در رینگ یک و نهایتا 2 اصفهان دید، نشان از علاقه وافر تیم مدیریت شهری اسبق به دیده شدن را نشان می داد.

این اقدامات با یک مانور حرفه ای و اثر بخش رسانه ای صورت می گرفت و شاید بتوان عمر 12 ساله مدیریت وی بر شهرداری اصفهان را متاثر از این مانورها دانست.

اما در دوره 2 ساله بعدی، مهدی جمالی نژاد، شهردار سابق اصفهان بیشتر از هرچیزی تمایل داشت کلانشهر اصفهان را به یک جهانشهر مبدل سازد و او توانست با اولویت بندی پروژه هایی که اصفهان را در مسیر گردشگر پذیری قرار می داد، انقلاب عمرانی را به سمت مناطقی از شهر بکشاند که به صنعت گردشگری این شهر کمک کند. راه اندازی خط یک مترو، شهرک سلامت، توسعه سیتی سنتر، تصویب تبدیل کارخانه قند اصفهان به مرکز خرید بین المللی و ... بخشی از این نگاه است.

در دوره چهار ساله فعلی نیز هرچند در ابتدا، برخی پروژه های شهری مسکوت ماند و به گفته قدرت اله نوروزی، شهردار فعلی اصفهان تمام بودجه و نیروی انسانی شهر در بخش عمرانی به زیر زمین برده شد تا بتوانند مترو را هر چه سریعتر راه اندازی کنند، اما در دوساله دوم نمی توان از انجام برخی پروژه های عمرانی شهر به ویژه در مناطقی از اصفهان که در دوره های قبلی کمتر مورد توجه بود چشم پوشی کرد. البته باید در این دوره به ضعف مفرط اطلاع رسانی نیز اشاره کرد که این موضوع به نگاه مدیران رده بالای شهری باز می گردد و در دنیای کنونی این مسئله، یکی از ملزومات اقدامات شهری تلقی شده و با توجه به ابزارهای موجود مدیریت شهری در حوزه ارتباطات، انتظار بیشتری در این بخش از متولیان امر می رفت که به هیچ عنوان محقق نشد.

با این بررسی در سه دوره مدیریتی ، قطعا پروژه ها و ابر پروژه هایشهری در اصفهان راه اندازی شده اند که می توان آن ها را بخشی از فعالیت های عمرانی یک شهر تلقی کرد، ولی با در نظر گرفتن نام بلند اصفهان در دنیا، هرگز نمی توان نام این فعالیت ها را "انقلاب عمرانی" نهاد.

فعالیت های فرهنگی

فرهنگ هرچند تا چندی پیش یک مقوله غیر پارامتریک بود و همین موضوع پاشنه آشیلی شده برای اقدامات فرهنگی در حوزه مدیریت شهری که باعث شده بود این مدیران برای کارنامه سازی به جای ورود به عرصه فرهنگ سازی، به مقوله ابزار فرهنگ سازی بپردازند، ولی این روزها کارشناسان این امر راه کارهایی برای پارامتریک کردن مقوله فرهنگ ارائه کرده و قائل به خط کشی پررنگ تر از همیشه بین ابزارهای فرهنگی و فرهنگ شده اند.

با بررسی مدیریت شهری در سه دوره بالا، بر اساس آمار ارائه شده توسط مدیریت شهری اصفهان در می یابیم که متاسفانه در همه ادوار این مدیریت، به مسئله فرهنگ توجه چندانی نشده و آنچه هم که مورد توجه قرار گرفته است، توجه به ابزارهای فرهنگی بوده و نه خود فرهنگ، شاهد این مدعا نیز ساخت کتابخانه، سینما، فرهنگسرا و ... به تعداد کافی و وافی در شهر اصفهان و عدم تامین خوراک فرهنگی برای این ابزارهای انتقال فرهنگ می باشد.

البته در شهری مانند اصفهان که هم پیشینه مذهبی دارد، هم پیشینه تاریخی و تمدن آن مورد تائید مورخینی چون گزنفون، هرودوت، ابن بطوطه، ژان شاردن، تاورنیه و ... قرار گرفته است، باید موضوع فرهنگ را از این دو دریچه پررنگ تر از دیگر دریچه ها دید.

از این رو باید از مدیران هر سه دوره مدیریت شهری اصفهان صراحتا پرسید برای معرفی فرهنگ دینی اصفهان که نمونه بارز آن را می توان در "تخت پولاد" اصفهان که مدفن تنی چند از پیامبران الهی، بزرگان دینی و مشاهیر فرهنگی و ادبی است، چه کردید؟

هرچند در دوره اول که با مدیریت سقائیان نژاد اداره می شد، اقداماتی برای تاسیس و توسعه "باغ طوبی" که مدیریت تخت پولاد نیز ذیل فعالیت های فرهنگی آن تعریف شده بود، صورت گرفت، اما به واقع در لوای این نوع مدیریت تا چه میزان علمای دینی و مشاهیر ادبی اصفهان با ابزارهای مختلف فرهنگی به مردم شناخته شدند؟

نسل جوان تا چه میزان توانسته با ابنیه مذهبی اصفهان از جمله مسجد جامع، مسجد امام، مسجد حکیم، مسجد کمرزرین ، مسجد شیخ لطف الله، کلیسای مریم مقدس، کلیسای وانک، کلیسای یوحنا، کنیسه های مختلف اصفهان و ... ارتباط برقرار کند؟ در حالی که این شهر به دلیل همزیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان مختلف، می تواند مانند بیروت، الگویی برای دیگر شهرهای مشابه در دنیا قرار گیرد.

البته در این زمینه باید نیم نگاه نقادانه ای نیز به تغییر سبک زندگی طلاب دینی در حوزه های علمیه این شهر داشت و هرچند مدیریت شهری در این فقره کم اثر بوده است، اما باید گفت آمیخته شدن زندگی طلاب با زندگی شهرنشینی و آغشته شدن به زرق و برق دنیوی، آفتی بزرگ برای این قشر فرهنگ ساز به ویژه شاخه دینی اصفهان است.

در بخش تاریخی نیز فرهنگ سازی در اصفهان آنطور که باید صورت نگرفت و هرچند اصفهان از دیرباز و به لطف سه دوره تاریخی آل بویه، سلجوقیان و صفویه توانسته محل تردد گردشگران زیاد خارجی باشد، اما هنوز نتوانسته است در دوره تاریخ ساز جمهوری اسلامی، نمادی تمدن ساز از خود برجا بگذارد و این عدم توجه به تمدن سازی در این دوره، می تواند به نقطه ضعفی بزرگ برای مدیران شهری تلقی گردد.

هرچند که گردشگری مذهبی، با وجود پتانسیل غنی فرهنگی مانند تخت پولاد اصفهان نیز باید زمینه ساز پذیرش سالیانه تعداد زیادی گردشگر به این شهر باشد که مع الاسف تاکنون مغفول مانده است. گردگشری سلامت نیز شاخه ای از گردشگری است که اصفهان شاخصه هایی ازآن را دارد و مدیریت شهری باید از این مقوله بهره بیشتری بگیرد.

البته در این زمینه نباید از وجود ابنیه تاریخی عمدتا دوره صفوی که اصفهان را به نگینی در بین شهرهای جهان مبدل ساخته غافل شد.

از سوئی، مدیریت شهری می تواند با برنامه ریزی درست فرهنگی برای پرورش استعداد های بزرگ هنری، ادبی، دینی و ... در این شهر اقدام نماید و با استعداد یابی و آموزش بین نوجوانان و جوانان نام شهروندانی را مانند استاد محمود فرشچیان، مرحوم آیت الله مجلسی، استاد تاج اصفهانی، استاد رضا ارحام صدر، استاد رضا بدرالسماء، مرحوم امیرقلی امینی و ... که امروزه در حوزه های مختلف از مفاخر اصفهان هستند، برای نسل های آینده در این شهر ماندگار سازد.

اما برنامه ریزی فرهنگی را می توان در این سه دوره بزرگترین حلقه مفقوده ای دید که متاسفانه کسی هم خیلی به دنبال کشف آن گامی بر نداشت.

اصفهان الکترونیکی

شهرهای الکترونیکی این روزها یکی از شاخص های توسعه یافتگی و جهانی شدن هستند و این مقوله نیاز به زیرساخت های بزرگی دارد که استارت آن در دوره مدیریت سید مرتضی سقائیان نژاد زده شد و در دوره جمالی نژاد نیز ادامه یافت، اما در دوره مدیریت نوروزی ، کمتر به این مقوله مهم پرداخته شد و اصفهان به یکباره در این زمینه از کورس رسیدن به شهرهای بزرگ جهان که ردای الکترونیک شدن بر دوش انداخته اند جا ماند.

لذا هرچند می توان پیش بینی کرد که این کندی سرعت بیشتر به دلیل تحریم ها و افزایش چندین برابری قیمت ها در این حوزه می باشد، ولی از این نکته نباید غافل شد که هرگونه سرمایه گذاری در توسعه شهرها و حرکت دادن آن ها به سمت شهرهای خلاق ، نه تنها سرمایه سوزی نیست که به نوعی پس انداز علم، دانش و توانایی برای آیندگان خواهد بود.

پس نگاه توسعه محور و آینده نگر یک مدیر جوان بر این مقوله توجه ویژه ای می طلبد و هرگونه سرمایه گذاری برای رسیدن به اصفهانی الکترونیک را در اولویت های برنامه ای خود قرار می دهد.

حال با این مقدمه نسبتا مطول باید دید کدام یک از کاندیداهای شورای شهر اصفهان برای این مقوله ها برنامه مدون دارند و چگونه می خواهند ریل گذاری رسیدن به توسعه عمرانی، فرهنگی و الکترونیکی را به فرجامی پایدار و اثربخش برسانند؟

بی شک برای بررسی این برنامه ها مردم باید به این میزان از دانش و آگاهی رسیده باشند که بین شعار و شعور تفاوت قائل شده و این بار از گرفتن فرصت طلایی توسعه اصفهان به طور جدی جلوگیری نمایند.

یادمان باشد، اصفهان به ویژه اصفهان بعد از انقلاب یکی از موثرترین شهرهای انقلاب اسلامی در حوزه اجرا و مدیریت بوده و دوباره می توان با انتخاب افرادی با شاخصه هایی چون انقلابی گری، تجربه و جوانی، به دور از نگاه سیاست زده و سیاست ورز، این شهر را به ریل پیشین خود بازگرداند.

 

به قلم پارسا فرزین

نوشتن دیدگاه