پنجشنبه 30 فروردين 1403, Thursday 18 April 2024, مصادف با 9 شوال 1445
از پنجره همراز به نصف جهان نگاه کنید...
کد خبر: 3980
منتشر شده در یکشنبه, 29 مرداد 1396 09:51
تعداد دیدگاه: 0

در سال 1262 قمری سید محدباقر در محله درچه اصفهان به دنیا آمد، سید مرتضی درچه ای نام این فرزند را سید محمد باقر گذاشت. سید محمد حسین و سید محمد مهدی هم برادران وی بودند.

سید محمدباقر بعد از دوران طفولیت و در 13 سالگی مانند برادرانش راه کسب علم و دانش در پیش گرفت. وی فقه و اصول را نزد عالمانی چون محمد باقر خوانساری، صاحب روضات الجنات، محمد حسن نجفی و میرزا ابوالمعالی کرباسی فرا گرفت. سید محمد باقر حدود سال۱۲۹۰ برای تکمیل تحصیلات به نجف رفت و در درس‌های خارج فقه و اصول میرزای شیرازی، سید حسن کوه کمره ای و میرزا حبیب الله رشتی و... حاضر شد. وی که از نوادگان آیت الله محمد میرلوحی سبزواری از عالمان بزرگ اصفهان در دوره صفویه و معاصر با علامه محمد تقی مجلسی بود، پس از گذشت 13 سال تحصیل در نجف، به اصفهان بازگشت و در مدرسه نیم آورد به تحصیل و در مسجد نو به نماز ایستاد.
آیت الله درچه‌ای با صفاتی چون ساده زیستی، پرهیزکاری، احتیاط در مصرف وجوه شرعی، مبارزه با خرافات و عقاید ناروا، مانند اظهارات غلوآمیز درباره امامان شیعه (علیهم السلام)، نظم بسیار در زندگی و جدیت در امر تدریس ، پس از درگذشت آیت الله سید اسماعیل صدر در سال 1338 قمری به عنوان مرجع تقلید شیعیان مورد وثوق مردم قرارگرفت و همزمان با تدریس و تحصیل، به مبارزه با ظلم به ویژه در دوران رضا پهلوی پرداخت. آیت الله درچه ای در زمان مشروطه نیز افشاگری هایی علیه مجلس ملی داشت و به دلیل فسادی که از این مجلس دیده بود، راه اندازی دوباره آن را تحریم کرد که به عنوان یک فتوای سیاسی تلقی می شد. ایشان نسبت به ترویج خرافات نیز حساس بود و به عقیده آیت الله درچه‌ای محبت اهل بیت(ع) در سایه توحید معنا می‌یافت و تأکید می کرد که عقیده به محبت اهل بیت(ع) باید خیلی مستدل، عمیق و خالصانه باشد. گزارش ها حکایت از آن دارد که این اعتدال از وی به مرحوم آیت الله بروجردی به ارث رسید و ایشان تحت تأثیر استادش قرار داشت. آیت الله مطهری هم در کتاب امامت و رهبری به این مطلب اشاره کرده است. در وصف اوصاف ایشان نقل است که وقتی کسی در مقام دعا به ایشان می گفت: حضرت عباس (ع) به شما عمر بدهد یا امام حسین (ع) مشکلات شما را بر طرف کند، مرحوم درچه ای می گفت: این حرف ها را نزنید. خداست که عمر می دهد اوست که می آمرزد. شفا می دهد و مشکلات را حل می کند. می فرمود: حضرت عباس و امام حسین را باید پیش خدا شفیع کرد. یکبار هم واعظی روی منبر سخن می گفت در حالی که مرحوم درچه ای هم در حجره خود صدای او را می شنید. این واعظ داستانی طولانی گفت و در نتیجه گیری از قول پادشاهی که در قصه بود گفت: شاه گفت چون عرب همه چیزش را به خاطر من داد من هم باید همه مایملکم را بدهم. امام حسین (ع) هم روز عاشورا همه هستی خود را برای خدا داد... بنابرین خداوند نیز روز قیامت هستی و نیستی اش را در اختیار امام حسین خواهد گذاشت و خواهد گفت: بخواه هرچه می خواهی و هرچه می خواهی بکن. و خدایی من در دست توست. تو همه چیزت را برای من دادی. من نیز همه چیز را به تو می دهم. علامه درچه ای با شنیدن این سخن ناگاه سرش را از حجره بازار گلشن بیرون کرد و با صدای رسا و بلند فریاد زد: بیا پایین! بیا پایین! نگو این حرف های خلاف را! چه غلطی بود که کردی! کی خدا چنین خواهد کرد؟
آیت الله سید محمدباقر درچه ای دارای چهارپسر به نام های ابوالعلا، ابوالمعالی، ابوالحسن و احمد بود که همگی جز احمد از عالمان دینی بودند.
آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، آیت الله حسین بروجردی، آیت الله میرزا حسن جابری انصاری، آیت الله میرزا علی آقا شیرازی، آیت الله سید عبدالحسین طیب، آیت الله سید حسن مدرس، آیت الله حاج آقا رحیم ارباب و جلال الدین همایی از شاگردان به نام ایشان بودند.
آیت الله سید محمدباقر درچه ای در سال 1342 قمری در اصفهان دیده از جهان فروبست و پیکر ایشان را در تخت پولاد اصفهان به خاک سپردند.
روحش شاد....

 

سپیده بارانی

نوشتن دیدگاه