کد خبر: 4215
منتشر شده در چهارشنبه, 11 بهمن 1396 16:45
تعداد دیدگاه: 0
یک حقوقدان در گفت و گو با همراز:

تا پیش از سال 1342 تغییر جنسیت در ایران تابو بود، هم از نظر فقهی و هم از نظر عرفی، اما وقتی یکی از همین افراد نزد امام خمینی(ره) رفت و برای تغییر جنسیت خود کسب اجازه نمود، این مرجع عالیقدر شیعی بدون تعصب، موضوع را با پزشکان و متخصصن به شور گذاشت و پس از کسب نظر کارشناسی پزشکان، برای اولین بار رای...

تا پیش از سال 1342 تغییر جنسیت در ایران تابو بود، هم از نظر فقهی و هم از نظر عرفی، اما وقتی یکی از همین افراد نزد امام خمینی(ره) رفت و برای تغییر جنسیت خود کسب اجازه نمود، این مرجع عالیقدر شیعی بدون تعصب، موضوع را با پزشکان و متخصصن به شور گذاشت و پس از کسب نظر کارشناسی پزشکان، برای اولین بار رای بر تغییر جنسیت در ایران صادر شد، از آن روز بود که این مسئله اجتماعی بی پرده تر از پیش مطرح شد و دیگر به افرادمبتلا به اختلالت جنسی به عنوان یک بیمار نگاه می کردند. از این رو برای روشن شدن ابعاد حقوقی موضوع با دکتر حامد رستمی، حقوقدان و دارای مدرک دکتری تخصصی فقه و حقوق به بحث و گفت و گو نشستیم. این استاد دانشگاه که تاکنون مقالات علمی و کتب تخصصی زیادی در زمینه های مختلف به رشته تحریر درآورده است، معتقد است فتوای امام خمینی (ره) در آن زمان یک نگاه متعالی و انسانی بر این افراد بود. در زیر متن گفت و گوی پایگاه خبری تحلیلی همراز با این عضو هیئت علمی دانشگاه که در زمینه تغییر جنسیت و مسایل حقوقی پیرامون آن تحقیقات گسترده ای کرده است، را از نظر می گذرانیم:

چرا تغییر جنسیت؟ از نظر فیزیولوژی و روانشناسی تغییر جنسیت توجیه¬پذیر است؟
با توجه به رشته تخصصیی و زمینه کاریم، در زمینه تغییر جنسیت مطالعاتی داشتم و در ابتدای سیرمطالعاتی ام برای من نیز کمی هضم آن سخت بود، اما با مطالعه فهمیدم که به دلیل آن که منشأ بیماری این اشخاص روانی است، باید با روانکاوی و روان پزشکی و سپس عمل جراحی، معالجه شوند زیرا، جسم سالم، بدون روان سالم میسر نیست. بیماران ترانسکشوال مبتلا به اختلال هویت جنسی هستند. یعنی جسم فرد با روح یا روان او متعارض است. بیمار، از نظر جسمی مرد آفریده شده، ولی در روح و روان، خود را زن می داند. یا از نظر جسمی زن آفریده شده، ولی در روان، خود را مرد می داند و اوصاف و حالات جنس مخالف خود را دارد. مثلاً مرد است، ولی تمایل به آرایش زنانه دارد. یا مثلاً زن است ولی پوشش مردانه دارد. این اختلال جنسیتی او را عذاب می دهد و زندگی او را با مشکل مواجه می سازد؛ و جامعه ما نیز نمی تواند حرکات و رفتار این افراد را بپذیرد؛ که اگر درمان نشوند، دارای مفسده و بیماری های روانی حادّ و انحرافات جنسی فرد نیز خواهد شد.
سابقه تغییر جنسیت در ایران و جهان چگونه است؟ بسترهای جامعه شناختی، روانشناسی و حقوقی این اقدام چیست؟
باید در ابتدا گفت، از اولین فقهای شیعی، که با این موضوع روبه‌رو گشت و به بحث علمی و استنباط و فتوا پرداخت، امام خمینی(ره) بود که در سال ۱۳۴۳ در کتاب تحریرالوسیله این موضوع را در مسائل مستحدثه مطرح کرد، و در ضمن ده مسئله، جوانب مختلف این موضوع را بحث کرده و به جایز بودن اصل تغییر جنسیت فتوا داد.
پس از این فتوا، موضوع تغییر جنسیت در قلمروی مسائل مستحدثه و جدید فقه شیعی جای گرفت. البته اظهار نظر از سوی فقها درباره  آن هم چنان مسکوت بود، تا اینکه فریدون ملک‌آرا در سال ۱۳۶۴ نزد امام خمینی رفت و با بیان این استدلال که از نظر روانی خود را یک زن می‌داند، از او برای تغییر جنسیت کسب تکلیف کرد و امام خمینی پس از تأیید پزشکان متخصص، به او اجازه چنین کاری را داد. از آن پس مسئله تغییر جنسیت از نظر حقوقی و فقهی در ایران تسهیل شد و باب گفتگوی حقوقی و فقهی درباره آن باز شد. البته برخی معتقد هستند اولین تغییر جنسیت در ایران در سال 1309 شمسی مطابق با 1930میلادی اتفاق افتاد که بر اساس آن پزشکی به نام دکتر خلعتبری پسر هیجده ساله ای را با عمل جراحی به یک دختر تبدیل کرد. در جهان و از جمله اروپا نیز سال ۱۹۳۰ در آلمان اولین عمل تغییر جنسیت روی یک مرد انجام و به زن تغییر جنسیت داد. البته کلیسای مسیحیت آن را حرام اعلام کرد. و پس از آن اولین تغییر جنسیت در انگلستان در سال 1942میلادی و اولین تغییر جنسیت در آمریکا در سال 1952میلادی اتفاق افتاد.
درکشور ما، مشکل فقهی و حقوقی این بحث حل شده؛ شناسنامه این¬گونه بیماران بعد از تغییر جنسیت به آسانی عوض می¬شود و قبل از آن، بیمار به دادگاه مراجعه کرده و دادگاه او را به پزشکی قانونی معرفی می-کند و پزشکی قانونی هم مجوز تغییر جنسیت را صادر می¬کند و قوانین جنس جدید در مورد او اعمال می شود.
مبانی تأیید تغییر جنسیت در فقه شیعه چیست؟ آیا علمای اهل¬سنت هم همانند حضرت امام خمینی چنین فتوایی در این زمینه داشتند؟
مبنای تغییر جنسیت در فقه شیعه، اصل اباحه یا همان اصل جواز و قاعده تسلیط – مسلط بودن فرد بر نفسش- است که آن را می پذیرند و برخی از فقهاء از باب اضطرار- چه اضطرار جسمی و چه اضطرار روحی- در حالات خاص و با مجوز پزشک آن مجاز می شمارند و فقه پویای شیعه در این زمینه مبتکر و پیشتاز است و مشهور و اکثر فقهاء و مراجع عظام تقلید آن را پذیرفته و فتوا داده¬اند و معتقدند که هیچ دلیلی برای حرمت تغییر جنسیت وجود ندارد.
اما اهل سنت، تغییر جنسیت را نمی پذیرند و جایز نمی دانند. هنوز هم اکثر علمای اهل سنت تغییر جنسیت افراد تراجنسی را حرام و مردود می‌دانند؛ چون که باعث تغییر در خلقت خداوند می شود و این کار را حیله شیطان و انحراف غربی می خوانند و این در حالی است که کشورهای عربی هم به این مسئله مبتلا بوده و عده ای عرب از کشورهای عربستان، کویت، امارات متحده، مصر و ... تغییر جنسیت داده اند. البته چون این عمل در آن کشورها حرام و غیر قانونی است، این عده برای تغییر جنسیت به کشورهای دیگر از جمله ایران سفر می-کنند.
در تعدادی از کشورهای غربی این مشکل را با قانونی نمودن ازدواج هم¬جنس گرایان و ... رسمیت شناختند. در فقه شیعه به دلیل هم¬جنسگرایی عملی بسیار نکوهیده است، اما اجازه تغییر جنسیت داده شده و از آن حمایت نیز خواهد شد. دیدگاه فقه شیعه از نظر مبانی حقوق بشر و کرامت انسانی مترقی¬تر و کامل¬تر است یا دیدگاه عمدتاً غربی؟
ببینید فقه شیعه راه حل این اختلال را تغییر جنسیت دانسته و درصدد درمان این اختلال است. هم جنس بازی در فقه اسلامی و ادیان الهی جنبه شرعی ندارد. ممکن است برخی افراد هم جنس گرا تصمیم بگیرند که با تغییر جنسیت خود منع شرعی و قانونی را تا حدی شکسته و زندگی جنسی را که آرزو دارند دنبال کنند. از طرفی بدیهی است که هم جنس گرایی با ذات و فطرت انسانی و کرامت انسانی در تعارض آشکار است. در واقع تغییر جنسیت، اکثر این افراد را از هم جنس گرایی و تمایلات به هم جنس خود نجات و درمان می¬کند. در واقع با این کار جلو مفسده¬ها و انحرافات به شکل قانونی و شرعی و روانشناسانه گرفته می¬شود و این را وامدار نواندیشی امام خمینی و پویایی فقه ایشان هستیم؛ که سعی می کرد دین را برا اساس مقتضیات زمان تفسیر کند.
تفاوت ترانسها و ترا جنسیتی در چیست و نظر حقوقی و قانونی برای هردو یکسان است؟
برخی در جامعه ترانسکشوال ها را در ردیف دوجنسی ها و یاحتی همجنس بازان قرار می دهند! و متأسفانه هنوز تفکیک علمی در جامعه صورت نگرفته است.
تراجنسیتی ها یا دوجنسی بودن، نوعی اختلال و اشکال آناتومیک است. یعنی در بدن فرد مبتلا، اندام های جنسی هر دو جنس مؤنث و مذکر وجود دارد. مثلاً ممکن است دستگاه خارجی تناسلی شخص، مردانه باشد اما ارگان های زنانه مثل رحم و تخمدان نیز در بدن او به شکل ناقص وجود داشته باشد. چنین فردی دوجنسی قلمداد می شود .اما ترانس ها کاملاً مرد و یا زن هستند و به جنس دیگر تغییر جنسیت می دهند و قوانین جنس جدید در مورد آنها اعمال می شود؛ مثلاً اگر مرد است و زن شده؛ می تواند با مردی ازدواج کند و حقوق جنسی که تغییر داده در مورد اول اعمال می شود. البته عملی که دوجنسه¬ها انجام می دهند؛ تعیین جنسیت به جنس غالب است؛ که آن هم بلا اشکال است. در واقع این عمل، به عنوان معالجه و خروج دو جنسی ها از بلاتکلیفی جنسی است .
در پایان هر نکته یا موضوعی در این زمینه نیاز هست بیان فرمایید و جمع بندی از بحث ارائه کنید.
به نظر من از جهت فقهی هیچ کمبودی در این زمینه نداریم. تمام ابعاد فقهی این مسئله روشن و تبیین شده است. امّا حقوق ترانس ها را باید محترم شمرد؛ و مهم تر از همه خانواده و جامعه باید آنها را درک کنند. فقدان قانون یکی از مشکلات حقوق این افراد است و اطلاع رسانی کافی هم درباره این بیماری صورت نگرفته¬است. به نظرم دچار خلأ قانونی هستیم. البته باید توجه داشت که قوانین ما به طور مستقیم بر ضد این افراد نیست؛ ولی باید جنبه قانونی و حمایتی نسبت به این افراد را بیشتر کرد و حقوق آنها را به رسمیّت شناخت تا باعث طرد آنها از جامعه نشویم.