چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403, Wednesday 24 April 2024, مصادف با 15 شوال 1445
از پنجره همراز به نصف جهان نگاه کنید...
کد خبر: 8490
منتشر شده در سه شنبه, 12 شهریور 1398 10:34
تعداد دیدگاه: 0

پیرمرد چکمه پلاستیکی اش را از پا در آورده و به زخم های کف پایش نگاه میکند، بیل کفه مربعی اش را کناری گذاشته و خون غلیظ و نه چندان زیادی هم از روی جوراب طوسی رنگ او به چشم می خورد. پیرمرد نارنجی پوش کمی که کف پایش را ماساژ می دهد، بر می خیزد، چکمه هایش را می پوشد و دوباره بیلش را دست می گیرد و روی...


شیشه، زباله های خطرناک و برنده و یا هر چیز دیگری هم در این کپه باشد، دیگر هست و پیرمرد باید یا به ضخامت چکمه هایش امیدوار بوده و یا سوزش یک زخم دیگر را به جان بخرد و این قصه ای است از برخورد شبانه کارگران "پاچلان" با زباله های کلان شهری مانند اصفهان.
شهری که این روزها وقتی اسمش را به زبان می آوری، ضرب المثل "کاسه و لگن 7 دست، شام و ناهار هیچی" به ذهن متبادر می شود.
شهری به بزرگ نامی یک تمدن با زیر ساخت های سئوال برانگیزی که وقتی به عمق آن می نگری، به اندازه تمام زخم های کف پای پیر مرد بر ذهنت زخم می نوازد.
اصفهان که در تمام طول تاریخ تمدن بشر فراتر از یک نام بوده و هست، حالا در حالی روزهای زباله ای خود را تجربه می کند که شیرابه خودروهای حمل زباله، برخورد برخی از کارگران در جمع آوری زباله ها به ویژه در مجتمع هایی بزرگ مسکونی و مدیریت ضعیف پسماند در جمع آوری زباله های تفکیک شده سدی شده بر ایجاد فرصت و فرهنگ تفکیک زباله از مبداء.
چرا که زباله های شهر اصفهان در حال حاضر به شیوه 50 سال گذشته جمع آوری می شود آن هم به روش "کُپه کردن". یعنی این که مثلا ساعت 9 شب شهروندان زباله را می گذارند دم درب منزل از ساعت 23 تا 2 صبح کارگران شهرداری این ها را از حدود 50 خانه یک محله جمع می کنند، سپس یک جا تجمیع می کنند(کُپه می کنند)، حالا بخشی از این زباله ها را گربه تخریب کرده ، شیرابه ها ریخته و جالب تر از آن این که فردای همان روز دوباره کارگر شهرداری باید بیاید و همان شیرابه ها و و باقی مانده زباله ها را تمیز کند. همین چرخه باعث شده هزینه اداره شهر بالا برود، این در حالی است که می توان با هزینه بالای اداره شهر در این زمینه، تلاش کرد تا فرهنگ تفکیک زباله از مبدا به یک فرهنگ همه گیر تبدیل شود.
البته این نکته نیز قابل توجه است که برای فراگیر شدن یک شاخه خاص در فرهنگ عمومی، باید مشوق های انگیزشی و یا ابزارهای قهری نیز دست به دست هم بدهند تا این فرهنگ سرعت بیشتری به خود بگیرد، به طور مثال نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران زمانی که می خواست استفاده از کمربند ایمنی را فراگیر سازد، از ابزار قهری جریمه استفاده کرد و در شرایط کنونی می توان با بهره جستن از ابزارهای نوین الکترونیکی، زمینه پیدایش طرح های تشویقی را فراهم نمود تا مردم با انگیزه بیشتری نسبت به دریافت چند کیسه زباله و اقلامی از این دست، تفکیک زباله از مبدا را در دستور کار خود قرار دهند.
بی شک شفافیت در این زمینه نیز می تواند یک ابزار موثر بوده و وقتی شهروندان بدانند همه چیز در مدیریت پسماند شفاف و همراه با برنامه مدون است، با اعتماد بالاتری نسبت به آن وارد شده و به عنوان شهروندی مسئولیت پذیر گام به گام با مدیریت شهری همراه می شوند.
در این صورت، می توان دغدغه مندانه زخم های کف پای شهر را التیام بخشید.

 

منبع: روزنامه عصر اصفهان

 

نوشتن دیدگاه